شب گذشته خبرگزاری ها از احتمال ردصلاحیت حسن روحانی خبر دادند. متن خبر نشان می دهد که شورای نگهبان بنا دارد صلاحیت حسن روحانی را مجدداً بررسی کند و احتمال هم دارد ردصلاحیت شود.
فارغ از اینکه چنین تصمیمی اتخاذ شود، اصل خبر آن قدر اهمیت دارد که بخش اصلی صبحانه امروز الف به همین موضوع خواهد پرداخت.
در خبر رسانه های رسمی کشور آمده است که بررسی صلاحیت مجدد روحانی به دلیل افشای اطلاعات محرمانه پرونده هسته ای در مناظره تلویزیونی بوده است.
از دیگر دلایل بررسی مجدد صلاحیت روحانی برای ادامه حضور در رقابتهای انتخاباتی مورادی چون شعارها و اظهارات هواداران وی در همایشهای انتخاباتی و همچنین اقدامات ستاد انتخاباتی وی در تایید آنچه که اقدامات ساختارشکنانه در برنامه های انتخاباتی عنوان شده، برشمرده شده است.
کدخدائی سخنگوی شورای نگهبان نیز امروز نشست خبری دارد و قرار است در این رابطه اظهار نظر کند.
"خبر احتمال ردصلاحیت" روحانی و نه ردصلاحیت وی بی اندازه برای نظام هزینه خواهد داشت.
اول اینکه ؛ حسن روحانی از ابتدا که آمد، بدون نام اصلاح طلبی پا به عرصه انتخابات گذاشت. در سخنانش اگرچه نقد صریح عملکرد دولت فعلی و برخی سیاست ها بوده است اما رفتار و سخنان وی با اعتدال و عقلانیت و پختگی سیاسی همراه بوده و به حفظ اسرار نظام و شئونات انقلاب اسلامی توجه ویژه داشته است.
بعد از تجمع و شعار هواداران خود در جماران که منجر به دستگیری تعدادی از هوادارنش شد بیانیه داد و نسبت به این تندروی ها و افراطی گری ها موضع صریح گرفت.
در ماجرای حادثه کوی دانشگاه سال ۷۸ شروع کننده نبود و با اینکه می توانست اطلاعات بیشتری در این زمینه خرج کند هیچ نگفت و سکوت کرد.
گرچه فضای انتخابات و مناظره های سیاسی قابل مدیریت تام و تمام نیست و ممکن است تندروی هائی نیز صورت گیرد که البته گرفته است.
ردصلاحیت احتمالی امروز وی هیچ منطق روشنی ندارد. انتشار خبر بررسی صلاحیت مجدد وی شوک ناگهانی به انتخابات است و برای نظام بی اندازه هزینه دارد. البته بعد از ماجرای احمدی نژاد باید به شورای نگهبان حق داد که هر دو هفته یکبار صلاحیت نامزدها را بررسی کند. ولی به این بهانه نمی شود هر روز و با هر موضع گیری صلاحیت نامزدها بررسی شود.
دوم اینکه ، اگر بنا بر ردصلاحیت به دلیل افشای اطلاعات نظام باشد بدون تردید علی اکبر ولایتی به دلیل افشای اخبار هسته ای و مخالفت صریح با آنچه تا امروز به عنوان سیاست های هسته ای نظام اجرا شده در الویت است. تا امروز غرب و شرق و داخل و خارج، سیاست های هسته ای ایران را تحت مدیریت کلان نظام و رهبرانقلاب می دانستند و جلیلی را سفیر. حال آنکه ولایتی به عنوان مشاور رهبری این سیاست ها را غلط و عامل اصلی تحریم ها دانست. با این حال ولایتی نیز مستحق چنین برخوردی نیست. نظام آنقدر مستحکم هست که با موضع گیری و انتشار چند خبر پنهان و آشکار خدشه ای به آن وارد نشود. چه آن که وی نیز در یک رفت و برگشت مناظره ای مجبور به اعلام موضع شد. شاید هیچ وقت فکر نمی کرد در چنین موضعی قرار گیرد.
بااین منطق نفر دومی که صلاحیت وی باید مورد تجدید نظر قرار گیرد، بدون شک سعید جلیلی است. جلیلی محرمانه ترین اسناد نظام را برای دفاع از خود خرج کرد. آیا نوشته رهبر انقلاب در هامش یک نامه، سند طبقه بندی شده تلقی نمی شود؟ جلیلی و تیمش بارها و بارها مناظره ها و تبلیغات انتخاباتی را محلی برای برگزاری رفراندوم هسته ای قرار دادند. تردیدی نیست که افشای اطلاعات نظام آنهم توسط دبیر شورای عالی امنیت ملی بیشتر مستحق بررسی مجدد صلاحیت است.
سوم اینکه این خبر نشان می دهد که نظام بعد از رشد قابل ملاحظه حسن روحانی در نظرسنجی ها نگران شده است. چنین اخباری و نه حتی تصمیمی، نشانگر کم تحملی برای نظام است و حاشا که چنین اتهامی به نظام بچسبد. چه آن که روحانی از درون این نظام است و نظام نیز آن قدر مستحکم است که قدرت گرفتن جلیلی یا قالیباف یا روحانی برایش علی السویه است.
چهارم اینکه این خبر با صراحت با مشی رهبری انقلاب ناسازگار است و کسانی که اقدام به انتشار این خبر و فکر کردن به این موضوع کرده اند گفتمان و رفتار و داب رهبری را نشناخته اند. بی تردید هزینه کم تحملی برخی سیاسیون است برای رهبری نظام خواهد بود. آیا این ظلم نیست؟
پنجم اینکه این خبر کمک زیادی نیز به حسن روحانی خواهد کرد تا در نظر سنجی ها رشد بیشتری کند. انتشار این خبر کمک کرد تا آرای خاکستری امید بگیرند و با انگیزه بیشتری پای صندوق بیایند. انتشار این خبر بیش از هر چیز به رأی جدید برای حسن روحانی است. گرچه این موضع به خودی خود ایرادی ندارد اما خلاف نیت منتشر کنندگان این خبر اثر خواهد کرد.
امید داریم که خبر بزودی تکذیب شود. واگرنه، نه حماسه ای خواهد بود و نه منطقی برای توجیه آن در تاریخ.
چند نکته درباره فیلم جلیلی
پخش فیلم مستند دوم سعید جلیلی از سیمای جمهوری اسلامی ایران رویه خطرناک و احتمالاً ناآگانه تیم وی را به نمایش گذاشت.
در این مستند؛
۱- به کرات از جلیلی با عنوان نامزدی یاد شد که نزدیک ترین نامزد به مواضع رهبری است،
۲- به گفته افراد مصاحبه شونده در مستند، رهبری تنها مانده است و او یار رهبری است،
۳- از وی به عنوان فردی یاد شد که تجسم محتوای سایت رهبری است!
۴- شعارهایی مانند خامنه ای زنده باد، جلیلی پاینده باد و ... گزینش و پخش شد
۵- از قول مردم گفته شد که به این خاطر به وی رای می دهند که در خط ولایت است، پشتیبان ولایت باشد و ....
اشتباه استراتژیک جلیلی و تیمش در چسباندن تام و تمام موضوع هسته ای، شهدای هسته ای و ... و به رفراندوم گذاشتن این موضوع که با استقبال رسانه های بیگانه مواجه شده است، در مقایسه با اشتباه اخیر تیم وی فرعی محسوب می شود. در حالیکه رهبر انقلاب به کرات اشاره کرده اند که نظر خاصی به نامزد خاصی ندارند، اصرار جلیلی در چسباندن خود به رهبری نظام تعجب برانگیز است و در ادامه خط تبلیغی رسانه های بیگانه در نشان دادن وی به عنوان نامزد رهبری و نظام ارزیابی می شود.
تردیدی نیست که ستاد جلیلی به دنبال نشان دادن رابطه مستحکم جلیلی با رهبری بوده است. اعتقادی که ستاد تبلیغاتی همه نامزدها به دنبال بیان آن هستند. اما عواقب متفاوت نشان دادن نسبت جلیلی به رهبری نظام در حالیکه بقیه نامزدهای انتخابات اگر رابطه مستحکم تر و پرسابقه تری با رهبری نداشته باشند، کمتر نیز ندارند، نشان دهنده نوعی ساده نگری و کمک کردن به پروژه غربی هاست تا برای نظام هزینه درست کنند و هزینه برد و باخت جلیلی در انتخابات را به پای رهبری بنویسند.
اقدام ستاد انتخابات در مجوز دادن به انتشار این فیلم نیز تعجب برانگیز می نماید.