کد خبر: ۵۷۷۱۳
۱۴۲۹ بازدید
۱۷ دیدگاه (۱۴ تایید شده)

مشروح ششمین جلسه از مباحث میانه شناسی با عنوان "آسیب شناسی مهاجرت روستایی در میانه"

۱۳۹۵/۲/۷
۲۳:۱۷

به گزارش صدای میانه ششمین جلسه از مباحث میانه شناسی در گروه میانه شناسی با عنوان "آسیب شناسی مهاجرت روستایی در میانه" توسط عادل رمضانی دقایقی پیش پایان یافت که مشروح آن خدمتتان ارائه می شود:

امروز این افتخار نصیب من شد که در رابطه با یکی از مسائل مهم شهرستان میانه ساعتی با شما گفتگو کنم.

همانگونه که اطلاع دارید موضوع بحث امشب "آسیب شناسی مهاجرت روستایی در میانه" می‎باشد

لازم به توضیح است که مطالب ارائه شده، نتیجه تجربیان بنده و نیز زندگی در روستا می‎باشد و طبیعتاً نظرات اهل فن و پیشنهادهای سازنده دوستان عزیز می‎تواند در کامل شدن و مفید بودن بحث موثر باشد.

آنچه باید توجه نمود اینکه عوامل متعددی در مهاجرت روستائیان به شهرها دخیلند و در بحث یک ساعته نمی‎توان تمام زوایای آن را بررسی و کنکاش نمود.

امید می‎رود این بحث زمینه‎ساز برنامه‎ای باشد که در پایداری جوامع محلی و از میان برداشتن مشکلات آنان مؤثر باشد.

1-  تعریف مهاجرت

به‎طور کلی مهاجرت به‎معنی جابجایی انسان‎ها از مکانی به مکان دیگر برای کار یا زندگی است. واژه مهاجرت در فرهنگ فارسی معین به معنی از موطن خود بجایی دیگر انتقال كردن، آمده است. همچنین در لغت نامه دهخدا به معنی ترك دیار گفتن و در مكان دیگر اقامت كردن می‌باشد. مهاجرت به معنی اعم كلمه عبارت است از ترك سرزمین اصلی و ساكن شدن در سرزمین دیگر به طور دائم و یا موقت. ولی به معنی اخص كلمه كه مهم‌ترین نوع تحرك جمعیت می‌باشد، عبارتست از جابجایی دسته جمعی یا انفرادی انسان‌ها به طور دائم بدون قصد بازگشت به مبدأ.

متأسفانه اتفاق نظر كلی در مفهوم مهاجرت بین صاحبنظران وجود ندارد ولی به طور كلی شاید بتوان مهاجرت را از دیدگاه جغرافیای جمعیت چنین تعریف كرد كه: مهاجرت عبارتست از جابجایی بین دو واحد جغرافیایی و به عبارت دیگر ترك یك سرزمین و اسكان در سرزمین دیگر.

2-  تارخچه مهاجرت روستائیان و کلیات

انسان از بدو تولد تا هنگام مرگ، طالب آسایش و پیشرفت است بنابراین در هر جایی كه تجمع امكانات باشد نیروی انسانی نیز به همان مكان مهاجرت می‎كند.

مهاجرت روستائیان به شهرها به اوایل دهه 40 برمیگردد. زمانی که تحولات گسترده اجتماعی-اقتصادی در ایران رخ داد. در این دهه ایران رو به سمت صنعتی شدن پیش می‎رود و یک سری مراکز صنعتی مانند ساخت بنادر، توسعه ریلی، صنعت نفت و گاز، ساخت نیروگاه‎ها و... شروع به کار می‎کنند که باعث سرازیر شدن نیروی کار عمدتاً روستایی به این مراکز می‎شود.

پس از آن، همزمان با شوک نفتی در ابتدای دهه 50 که درآمدهای هنگفتی را به شهرها سرازیر کرد، روستائیان نیز برای به دست آوردن بخشی از این درآمدها راهی شهرهای در حال توسعه شدند. به علاوه جاذبه‎های شهری و آسایش نسبی شهرها باعث مهاجرت روستائیان به شهرها شد (پدیده‌ای که با عنوان مهاجرت از روستا به شهر حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز متوقف نشد.) در آن دوره رهاسازی زمین‎های کشاورزی در روستاها باعث سست شدن ریشه کشاورزی و تخلیه برخی از روستاها گردید.

با وجودی که پس از انقلاب خدمات‌رسانی به روستا‌ها شامل احداث راه‌های آسفالته، آب، برق و... در دستورکار دولت‌ها قرارگرفت، ولی ارائه این نوع خدمات هم مانع از مهاجرت نشد. عمده روستائیانی که به امید درآمد و زندگی بهتر کاشانه خود را رها کرده بودند، درحاشیه شهرها باقی ماندند که علاوه بر ایجاد ناهماهنگی بین خدمات رسانی و امكانات موجود شهری، پدیده حاشیه نشینی را پررنگ تر کردند. براساس شواهد و تحقیقات انجام شده اغلب حاشیه نشینان اطراف شهرها را كسانی تشكیل می‎دهند كه از روستا به شهر مهاجرت می‎كنند.

اما، برخی کارشناسان اعتقاد دارند که مهاجرت چندان هم بد نیست و سبب توسعه و پویایی شهرهای مقصد می‎شود. مهاجرت مزیت‎های مثبت و منفی در سطح فردی و اجتماعی دارد. اگر شهر مقصد کمبود نیروی کار و امکاناتی برای جذب نیروداشته باشد، مهاجرت مفید است اما در صورتی که خود جمعیت ساکن مشکل شغل دارند و رکود اقتصادی وجود دارد این مهاجرت بیمارگونه است و مشکلات شهر مقصد را بیشتر می کند.

لازم است یاد آور شد که، راه توسعه شهری از توسعه روستایی می‌گذرد و بدون وجود روستاهای توسعه یافته نمی‌توان انتظار شهرهای توسعه یافته داشت. ولی متأسفانه در پی این دیدگاه هم روستاها از توسعه بازماندند و هم شهرها به توسعه واقعی دست نیافتند. افزایش حاشیه‌نشینی در شهرها که حاصل این نظام برنامه‌ریزی بود، مشکلات اقتصادی و اجتماعی شهرها را نیز افزایش داد.

از سوی دیگر در اختصاص خدماتی که باید در اختیار روستاها قرار می‌گرفت، احداث راه، برق‌رسانی و آبرسانی در اولویت قرار گرفت. غافل از اینکه روستاها نیازهای دیگری هم دارند که به تولید و اشتغال آنها مربوط می‌شود. بنابراین در این نظام برنامه‌ریزی که یک نیاز اصلی روستاها دیده نشد، شهرها به سرابی برای روستاییان تبدیل شد و سیل مهاجرت به سوی شهرها آغاز شد. به دنبال آن تولیدات روستاها نیز به شدت کاهش یافت و در شهرها آلودگی و مشکلات شهری افزایش پیدا کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای خدمت‌رسانی به مناطق روستایی و از زمانی که روستا و آبادی از هم تفکیک شد (مناطق با جمعیت بیش از 20 خانوار یا 100 نفر را روستا و بخش‌های کمتر از 20 خانوار یا کمتر از 100 نفر را آبادی نامیدند) مشکلات خدمت‌رسانی به آنها هم بیشتر شد. غافل از اینکه تمام این مناطق مراکز تولید نیازهای مردم هستند.

در حالی که قبل از انقلاب هدف توسعه شهری بود، پس از انقلاب نیز نگاه اصلی توسعه شهری بود.

همچنین به‎دلیل عدم وجود ارتباط لازم بین دولتمردان و مشارکت ندادن مردم بومی در مراحل مختلف تصمیم گیری و برنامه‎ریزی‎های توسعه‎ای، بسیاری از برنامه‎های دولت بی‎نتیجه مانده و یا نتایج معکوس داشت. از سویی به رغم آشنایی اهالی بومی با مسائل روستا، عدم وجود هماهنگی در میان خود آنان و نبود حمایت‎های لازم و برنامه دقیق برای حل معضلات موجود از طرف دولتردان بر مشکلات موجود افزود.

پديده مهاجرت جوانان روستايي به شهرها نیز يکي از مهمترين دلايل عدم تحقق اهداف توسعه روستايي محسوب مي‎گردد. زيرا با خروج جوانان روستايي که سرمايه انساني مناسبي براي روستاها محسوب مي‎شوند عملا توسعه روستايي با کندي مواجه مي‎گردد و یا به کلی متوقف می‎شود.

3- ترکیب جمعیتی شهری- روستایی

در حالی که در گذشته نسبت جمعیت روستایی به شهری 73 به 27 درصد بوده امروزه این نسبت عکس شده و 73 درصد جمعیت کشور در مناطق شهری زندگی می‌کنند که این تغییر ترکیب جمعیتی حاصل مهاجرت روستاییان به شهرها بوده است. این در حالیست که ساختار جمعیت روستاها نیز کاملاً تغییر یافته است (برای مثال اکثر جمعیت روستایی ایران را افراد کهنسال و یا خوش نشینان فصلی تشکیل می‎دهند که عملاً نقشی در تولید ندارند. بازگشتن دوباره روستائیان (توسعه کاذب) که در شهرها به نان و نوایی رسیده‎اند، خود بر مشکلات روستا افزوده و رغبت روستائیان برای ماندن در روستا را کم کرده است). بنابراین روستاهایی که تا گذشته نه چندان دور مراکز تولید بودند هم‎اکنون وابسته به تولیداتی هستند که از شهرها تأمین می‎شود.


ترکیب جمعیتی شهرستان میانه طی سالهای 1335- 1390با اقتباس از منابع "سایت رسمی استانداری" و "صدای میانه"

سال  1335  1345  1355  1365  1375  1385  1390
جمعیت شهرستان   139000  175000  218000  231000  208000  191000  186000
جمعیت ساکن در روستا  118000  147000  182000  165000  130000  101000  79000
درصد جمعیت روستایی  85  84  83  71  62  47.5  42

با توجه به ارقام موجود، مشاهده می‎شود که جمعیت روستایی شهرستان در دوره‎های مختلف کاهش چشمگیری داشته است. کل جمعیت شهرستان نیز رشد منفی دارد که دلیل عمده آن مهاجرت به سایر شهرستان‎ها و یا کاهش نرخ زاد و ولد است.

4-  دلایل مهاجرت روستائیان به شهرها

مهاجرت رفتاری اجتماعی است که متأثر از ویژگی‎های شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است و از فردی به فرد دیگر و از جامعه‎ای به جامعه دیگر تفاوت می‎یابد. در عصر حاضر مهاجرت معمولاً به‎دلیل دور شدن از مسائلی مانند فقر، کمبود‎های اجتماعی، بیکاری، بلایای طبیعی، جنگ و ناامنی‎های موجود در یک کشور  و دلایل دیگر است. افراد مهاجر به‎دنبال رسیدن به مکانی هستند که پوشش‎دهنده نیازهای آنها در آن زمان باشد.

بسیاری از مهاجرتها در روستاهای میانه ریشه اقتصادی دارند و نقش سایر عوامل کم رنگتر است. از دلایل مهم مهاجرت روستائیان میانه به شهرها می‎توان به:

4-1-  بروز خشکسالی و کمبود منابع آبی

در مناطق پست و برخی نواحی کوهستانی بوزگوش، وجود آب کافی باعث شکل گیری جوامع روستایی متعدد در حاشیه این منابع شده است. به طوری که در امتداد یک حوزه آبریز برحسب توان اکولوژیکی هر ناحیه، تعدادی روستا مستقر شده و از منابع آبی آن بهره می‎برند.

اما بروز خشکسالی و تغییرات آب و هوایی باعث خشکیدگی آب روددره‎ها و چشمه‎ها شد و بدین ترتیب امکان سکونت در تعدادی از روستاهای میانه میسر نشد. مانند روستاهای شیخ احمدلو، آتدرهسی، کُردهدِه، اورَنجه و ده‎ها نمونه دیگر. مناطقی از میانه که منابع پایه مانند آب، مرتع، زمین کافی و حاصلخیز و اقلیم مناسب در اختیار دارند از مناطق دیگر جمعیت بیشتری دارند. برای مثال، دامنه‎های شرقی بوزگوش به دلیل وجود منابع آبی، خاک حاصلخیز و مراتع سرسبز از رونق نسبی زیادی در مقایسه با سایر مناطق برخوردار است. تعداد زیادی از روستاهای آق کند و قسمتهای جنوبی میانه به دلیل وجود خشکسالی یا تخلیه شده و یا جمعیت پویای خود را در اثر مهاجرت از دست داده اند.

بنابراین تنها سیاست‎های غلط دولتها در حوزه‎های مختلف باعث تخلیه روستاها و سرازیر شدن مردم روستایی به شهرها نشده، بلکه عوامل طبیعی نیز در مواردی دست در دست این عوامل داده و بر مشکلات موجود افزوده است. با بروز خشکسالی و کاهش منابع آبی، مزارع و باغهایی که در تأمین معاش روستائیان نقش اساسی داشتند خشک شده و روستائیان را مجاب به ترک زادگاه خود کرد. به‎نظر می‎رسد که موج جدید مهاجرت روستاییان به شهر در سالهای اخیر به دلیل خشكسالی بوده و موجب تخلیه تعداد زیادی از روستاها شد.

4-2-  بیکاری

 معضلی که نه تنها در روستاهای میانه بلکه در مناطق شهری میانه نیز بسیاری از جوانان و خانواده آنها را مجبور به ترک دیار کرده است.

4-3-  نبود تعادل اقتصادی میان شهر و روستا

4-4-  ضعف امکانات و خدمات رسانی مناسب در روستاها

(در حال حاضر وجود تاسیساتی مانند آب، برق، تلفن، مدرسه و ... نتوانسته بر جذابیت‎های زندگی در روستا بیفزاید یا مانعی برای مهاجرت مردم بخصوص جوانان روستا به شهرها باشد).

4-5-  وجود مشاغل فصلی و نیز کمبود فرصت‎هاي شغلي پایدار در مناطق روستايي

(اقتصاد روستا از نوع معیشتی است و بسیاری از روستائیان تنها 120 روز در سال کار می‎کنند و به همین علت در مهاجرت چیزی از دست نمی‎دهند)

4-6-  سختی کار کشاورزی و دامداری و درآمد پایین آن در مقایسه با مشاغل شهر

4-7-  برخی از مهاجرت‎های روستایی در میانه به دلایل اجتماعی مانند رقم زدن آینده‎ای بهتر برای فرزندان، ازدواج، تبعیت از فامیل و ... انجام می‎پذیرد. همچنین تبلیغات در مورد زندگی مرفه و آسایش در زندگی شهری که نقش رسانه‎ها به‎صورت ناخواسته در این مورد بیشتر است. روستائیان نیز سطح زندگی و رفاه خود را با شهری‎ها مقایسه می‎کنند.

4-8-  گذراندن روزهای بیکاری و سخت زمستان

 برخی از روستائیان مهاجران فصلی شهرها هستند که برای گذراندن روزهای سخت زمستان و بیکاری فصلی در شهرها سکنی می‎گزینند.

5- پیشنهادهایی برای کاهش مهاجرت روستائیان

شغل، درآمد و امکانات سه فاکتور مهم برای کاهش مهاجرت است اما حل این مشکل در کوتاه مدت امکان ندارد. به نظر من باید مشکل اقتصادی در روستاها را حل کرد و به آنها به‎عنوان قطب توسعه نگاه کرد تا انگیزه مهاجرت را کاهش داد. چرا که بیشتر مهاجرت‎ها ریشه اقتصادی دارند. اشتغال مشتق از تولید است و چنانچه تولید زیاد شود در نهایت اشتغال نیز افزایش می‌یابد. بنابراین لازم است به لایه‌های مختلف تولید در روستاها بیش از پیش توجه نمود. افزایش بهره‎وری با حفاظت پایدار اراضی، گسترش عدالت اجتماعی، رفع فقر و محرومیت، برقراری تعادل و توازن در برخورداری از سطح معقول توسعه و رفاه در تمام مناطق جغرافیائی و حوضه‎های آبی میانه، ایجاد و تحکیم پیوندهای اقتصادی درون و برون منطقه‎ای به‎گونه‎ای عمل می‎کند که بتواند اهداف بلند مدت توسعه روستایی را بصورت تحقق‎پذیر، متوازن، پایدار و عادلانه عملی سازد.

با توجه به یافته‎های ما در طول 10 سال کار با جوامع محلی میانه پیشنهادهای زیر برای کاهش پدیده مهاجرت ارائه می‎شود:

5-1-  تدوین الگویی برای توسعه مناطق مختلف شهرستان بخصوص مناطق روستایی: در منطقه میانه سکونت جوامع روستایی در اقلیم‎های متنوع موجب پیدایش فرهنگ‎ها، آداب و رسوم و حتی شیوه‎های زندگی متنوع شده که در برخورد اول قابل شناسایی نیست. هر یک از اقلیم‎های روستایی و یا منطقه‎ای شرایط خاص خود را دارند؛ بنابراین برخورد با هر یک از آنها برنامه خاص خود را می‎طلبد و لازم است الگویی خاص برای هر یک از نواحی تدوین گردد.

5-2-  مشارکت مردم در مراحل تصمیم سازی: در راستای نیل به توسعه پایدار روستایی و به منظور حضور و مشارکت جوامع محلی در مراحل مختلف تصمیم سازی در روستاها و نیز دستیابی به یک رهیافت مشارکتی و تعمیم آن به سایر نقاط شهرستان امری مهم است. در ایران متأسفانه تصمیم‎ها بالاسری بوده و سطوح خرد جوامع در مرحله برنامه‎ریزی نادیده گرفته می‎شود؛ بنابراین چنین برنامه‎هایی همواره شکست خورده‎اند. تجربه کار در جوامع محلی ثابت کرده که هم اندیشی و فعالیت گروهی می‎تواند بسیاری از معضلات موجود در جوامع روستایی را مرتفع، و امید به زندگی در روستا را در میان مردم تقویت نماید. با ایجاد بستر فرهنگی مناسب و شناسایی ذینفعان دولتی و محلی و به‎کارگیری افراد بومی فعال در مراحل مختلف تدوین یک برنامه می‎توان مشکلات آن منطقه را حل نموده و مهاجرت را کاهش داد.

5-3-  توسعه كشاورزی و دامپروری و توسعه صنایع داخلی و ایجاد مشاغل جایگزین. ایجاد صنایع تبدیلی در روستاها حتی به‎صورت منطقه‎ای فعالیت کشاورزی 120 روزه را به فعالیت دائم تغییر و در واقع به معنی واقعی کلمه باعث توسعه روستایی می‎گردد. لازم است به روستا به‎عنوان یک واحد اقتصادی نگاه کرد. براي جلوگيري از روند روزافزون مهاجرت در منطقه پيشنهاد مي‎گردد که دولت به موضوع فرهنگ روستايي و مقبوليت آن توجه بيشتري نموده و با معرفي زمينه‎هاي اشتغال در روستاهاي مورد بررسي و پرداخت تسهيلات اشتغال زايي، نسبت به حمايت از ايجاد صنايع کوچک روستايي براي جلوگيري از خروج جوانان روستايي اقدام نمايد.

5-4-  ظرفیت‎سازی و توانمندسازی جوامع محلی و ایجاد فضای مناسب به‎منظور مشارکت آنان در تعریف و تدوین محدودیت‎ها و فرصت‎ها به‎روش مشارکتی جهت تعیین راهکارهای لازم برای توسعه روستایی. فرصت‎ها و محدودیت‎های هر منطقه، معمولاً برای افراد بومی، شناخته شده می‎باشد. این افراد در طی زمان، با شرایط محیطی و اقلیمی منطقه خود سازگار شده و به دانشی که امروز آن را "دانش بومی" می‎نامند تجهیز شده‎اند. مردمان محلی اصلح‎ترین افراد برای بیان مشکلات و راهکارهای آن هستند چرا که به طور مستقیم این مسائل را لمس می‎کنند.

5-5-  شناسایی استعدادهای گوناگون روستاها، از جمله جاذبه‎های گردشگری طبیعی و تفرجگاهی و نیز تنوع غنی فرهنگی و نقشی که این جوامع می‎توانند در توسعه روستایی ایفای نقش نمایند نباید نادیده گرفته شود. متأسفانه هنوز آنطور که باید و شاید برنامه ریزی دقیقی در منطقه میانه انجام نگرفته است. بسیاری از روستاهای میانه از امکانات بالقوه بالایی برای جذب گردشگران برخوردارند. بی شک کشف پتانسیلها و فرصت‎های موجود در حوزه توسعه روستایی میتواند بسیاری از معضلات اجتماعی-اقتصادی را مرتفع نموده و باعث رونق دوباره این مراکز و جلوگیری از پدیده مهاجرت گردد. آنچه مسلم است اینکه، برای حل مشکلات هر ناحیه لازم است در ابتدا مسائل مربوط به آن ناحیه، ریشه یابی شده تا در مرحله بعد بتوان به ارتقای سطح کیفی و معیشتی جوامع کمک نمود. توسعه صنعت گردشگری و ایجاد بستر فرهنگی مناسب در ارتقای سطح معیشتی روستائیان موثر است.

5-6-  ایجاد امکانات رفاهی و بهداشتی در روستاها. بسیاری از روستاهای منطقه هنوز از نعمت گاز، آب آشامیدنی، راه مناسب، خدمات بهداشتی و ... بی‎بهره هستند. در این باره ارگان‎های دولتی ذیربط باید همسو با یکدیگر در جهت حل مسائل رفاهی، بهداشتی، اجتماعی و حفاظت محیط زیست ایفای نقش کنند. لازم است در خصوص بهرهمندی از امکانات بومی و نیز کاهش فشارهای ناشی از کمبود درآمد، تأمین بهداشت عمومی و حفاظت از محیطهای طبیعی، اقدامات لازم صورت گیرد.

5-7-  آمایش سرزمین (مطلوب‎ترین، عادلانه ترین و پایدارترین آرایشی که به سه مولفه مهم جمعیت، سرمایه و منابع طبیعی و محیطی در یک منطقه یا سرزمین داده می شود، آمایش سرزمین گفته می‎شود) میزان مهاجرت‎ها را در حد ایده‎آل و مطلوب كاهش می‎دهد.

5-8- بالا بردن منزلت شغلی. متاسفانه ارزش کار در مزرعه و کشاورزی در جامعه ما پایین است. باید جنبه اجتماعی این شغل‎ها و منزلت شغلی روستاییان را بالا برد.

5-9-  آموزش اصول بهره برداری صحیح از زمین و منابع آبی و افزایش راندمان تولید با استفاده از دانش جدید و دانش بومی و حذف واسطه‎ها در عرضه محصولات کشاورزی

5-10-  شناسایی معضلات موجود و ارائه راهکارهای مناسب در جهت حل مسائل اقتصادی و اجتماعی روستاها. تعدادی از روستاهای میانه بر اثر اختلاف درونی (داخل روستا) و یا بین روستایی (دو یا سه روستا با یکدیگر) تخلیه شده‎اند.

5-11-  کاهش نابرابری شهر و روستا (تولید پایدار کشاورزی و افزایش درآمد)

حال سؤال اینکه، چرا برنامه‌ها و هزینه‌های هنگفتی که در بیش از سه دهه اخیر برای توسعه روستایی انجام شد نتیجه دلخواه حاصل نشده و همچنان کسانی هستند که شهر را برای زندگی به موطن اصلی خود یعنی روستا ترجیح می‌دهند؟

از اینکه وقت گرانبهای خود را در اختیار بنده قرار دادید نهایت تشکر را دارم.

********************

مطالب مرتبط:

جلسه اول: زبان و گویش شهرستان میانه

جلسه دوم: کودک در دوراهی زبان ملی و زبان مادری +تصویر

جلسه سوم: سوغاتی های میانه

جلسه چهارم: "میانه و آزادراه" ؛بزرگراه میانه ـ هشترود، راه برون رفت میانه از بحران

 جلسه پنجم: گردشگری میانه؛ سرمایه گذاری اندک و اشتغال فراوان  

 

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۵/۲/۱۶ ۱۵:۱۱

باتشکراز مسولین صدای میانه که باعث شدند حرفی را که سالها دردل مردم است به مسولین برسانند حقیقتی که وجوددارد فقط کشاورزی کافی نیست فقط دامداری کافی نیست باید درکنار اینها حامی کشاورز و دامدار نیز باید باشد وقتی درروستاهای اطراف میانه کشاورزی رونق داشت ولی خریدار نداشت کشاورز کارش رارها خواهدکرد ومهاجرت میکند باید درکنار کشاورزی کارخانه هایی مثل مرباسازی لواشک سازی و امثال ان باشد تاخریدار محصولات کشاورز باشد مثل کارخانه های لواشک سازی سون و گلین که از مرند به همه جای ایران میرسه این هم کشاورز راحمایت میکند هم باساخت کارخانه اشتغالزایی دیگری فراهم میشود از دو جهت بیکاری رارفع میکند یا وقتی دامدار شیر تولید میکند ولی خریدار ندارد باید این کاررا رها کند ولی اگر درکنار ان یک کارخانه لبنیاتی حامی دامدار باشد از دو جهت اشتغالزایی میشود وبایک تیر دو نشان زده میشود باید مسولین چندنفررا از انواع مهندسین به نقاط مختلف شهرستان بفرستد و موقعیتها شناسایی شود ومتناسب با محل کارخانه لبنیاتی و مواد غذایی و صنعت و معدن باکمک بخش خصوصی ساخته شود میانه با قابلیتهایی که درانواع زمینه ها دارد پتانسیل جمعیت بیش از یک میلیون نفررادارد فقط باید موقعیتها شناسایی شده و استفاده شود

۹۵/۲/۸ ۱۹:۱۸

سلام
به نطرمن عدم استفاده از پتانسیلهای شهر باعث بروز بیکاری ومشکلات حاصل از ان شده بااینکه لبنیات میانه معروفه وقتی توشهرتبریز اسم ماست میانه میاد دهن مردم اب میفته ولی متاسفانه یه کارخانه لبنیاتی وجود ندارد ویا کوههای اطراف میانه سرشاراز معدن ومنابع کارامدهست ولی متاسفانه مسولین تواین زمینه ها فعال نیستند تومیانه مهندس معدن فراوانه چرا مسولین از سرمایه داران میانه توتهران نمیخواهند بیان سرمایه گداری کنند درصورتیکه میانه برای کارخانه داران بهتراست چون هم زمین ارزونتره هم منابع دردسترس هست واشباع نیست هم نیروی کار ارزونتره یعنی اگه یه کارخانه داردر تهران بخواد برای پرسنلش سرویس بگیره مجبوره 10 تا ون برای نقاط مختلف شهربگیره ولی تومیانه فوقش دوتا و فواید دیگری که دارد

۹۵/۲/۸ ۱۸:۰۲

در جواب اقای رمضانی
با سلام در ایران هیچوقت با کشاورزی پیشرفت نخواهیم کرد نمونه اش هند و چین که میانگین بارش 1700 میلی متر دارند ولی راه پیشرفت صنعتی سازی دیدند و چین به تنهایی پانصد میلیون تن فولاد تولید میکند حال وقتی میانگین بارش ما 300 میلی متر هست و کشورما اب کمتری بخ نسبت ان دو کشور دارند و ان ها راه مارا رفته اند دیده اند ارزش افزوده کشاورزی کمتر از صنعت هست تنها راه پیشرفت صنعت هست الان روستایی را در گرگان میشناسم که همگی مبل ساز هستند الان تهران بروید میبینید اکثریت نجارها در ب و تزیینات و.. کارهای چوبی میانه ای هستند لذا هنرو صنعت در پیشه اکثر میانه ای هاست اگر کشاورزی ارزش افزوده داشت اکثر میانه ای ها کارگاه و کارخانه در تهران نمی زدند و میامدند کشاورزی میزدند نمونه بارزتر بناب نزدیک دریاچه ارومیه کارخانه فولاد احداث نمیکردند. یادش بخیر معلم همیشه میگفت کشاورزی درایران برای معشیت هست یعنی زنده ماندن برعکس اروپا که کشاورزی بخاطر اب فراوان تبدیل به تجارت شد لذا در تاریخ هم ببینیم در زمان صفویه ایران صادر کننده فرش و ابریشم بوده و همچنین کشوری با ان عظمت را با مالیات بر کاروان ها تجاری میچرخاندند بهمین دلیل بیشترین کاروانسراها در انزمان ساخته و اباد شد و ایران کشور باعظمتی بود

۹۵/۲/۸ ۱۷:۱۳

الان روستاها مانند بورس لندن شدند چند ماه پیش رفتم یکی از روستاهای کاغذکنان که دور هست از میانه اسمش قوشه بلاغ بود اقا خواستم یک کیلو پنیر بخرم اونجا 14 هزار تومان مییخریدم خود میانه پانزده تومان بود توی مسیرم بود خواستم بگیرم گفت پانزده هزار تومان شده یعنی بورس لندن هم اینجور سریع بروز نمیشه !!که روستاییان به روز قیمت دارند بعد دیدم داخل خانه هاشون کامپیوتر اینترنت البته دایل اپ داشتند!!و اکثر خانه ها هم متاسفانه بشقاب ماهواره الان روستاییان امروز با روستاییان دیروز هیچ شباهتی ندارند!

۹۵/۲/۸ ۱۳:۴۴

تشکر دوست عزیز

۹۵/۲/۸ ۱۳:۲۷

احسنت جناب آقایاری

وقتی دولت دارد سرمایه گذاری میکند باید پتانسیل های منطقه را شناسایی و سپس اقدام نماید. چه لزومی دارد که در میانه کارخانه فولاد تأسیس کنند که مواد اولیه آن از منطقه دوردست با هزینه هنگفت تأمین میشود. خاک منطقه میانه بسیار حاصلخیر است و منابعی داریم که بسیاری از شهرهای ایران حسرت آن را می کشند. این همه فارغ التحصیل رشته کشاورزی داریم که در صورت گماردن هر یک از آنها در مناطق روستایی و آموزش اصول بهره برداری صحیح از زمین و نیز آموزش الگوهای نوین کاشت و داشت و برداشت به روستائیان عزیز، مسائل تأسف آور پیش نمی آمد

۹۵/۲/۸ ۱۳:۲۱

درسته دوست عزیز، اگر برای تأمین رفاه مردم شهرنشین از آنان کمک مالی دریافت می کردند قابل قبولتر بود که انتظار داشت مردم روستایی نیز برای دریافت خدمات دولتی که نیاز و حق هر شهروند است خودیاری نماید. یادم می آید وقتی در روستای زادگاهم اداره برق می خواست برای روستا برق رسانی کند تمام مردان روستا را گمارده بود که برای حفر چاله های تیر برق در مسیری به طول 8 کیلومتر کار کنند که البته مردم این کار را برای رفاه خود کردند. اما سوال اینکه آیا از وظایف دولت خدمات رسانی بی قید و شرط به مردم می باشد یا نه؟

۹۵/۲/۸ ۱۳:۱۵

خواهش میکنم مهندس عزیز، آنچه را که از مردم محلی آموختیم بازگو کردیم

۹۵/۲/۸ ۱۳:۱۴

کاملاً درسته، محصولات تولیدی روستایی باید مستقیما بدون واسطه به دست مصرف کننده برسد تا سود واقعی آن نصیب خود روستائیان گردد. روستائیان در محل زندگی خود با آداب و رسوم و دانش بومی که دارند با محیط سازگار شده و با سختیها و کاستیهای آن خو گرفته اند، طبیعی است که تا بخواهند به شرایط جدید شهری عادت کنند زمان بر بوده و مشکلات فرهنگی شهرها نیز افزایش می یابد. این در حالیست که معمولاً به علت عدم توانایی مالی در حاشیه شهرها سکنی می گزینند که برخورد فرهنگهای مختلف و شیوه نگرش افراد گاهی در تضاد خواهد بود

۹۵/۲/۸ ۱۲:۵۸

جناب آقای رمضانی 

ممنون از اطلاعات ارزنده تون. بی نهایت استفاده کردیم و امیدوارم که نقشه راهی برای مسولین شهری باشد نکات زیر هم به نظر بنده رسید که مطرح می کنم :

 دانشگاه آزاد میانه در رشته کشاورزی در گرایش های مختلف و در سطوح بالا دانشجو تربیت می کند به نظر بنده حضور شرکت های دانش بنیان با همکاری واحد دانشگاهی جهت کارآمدی اقتصاد کشاورزی شهر بسیار مفید و ارزنده می باشد. چرا وقتی صحبت از اشتغال می شود همه ما تصور صنایعی مثل خودرو سازی، فولاد و کارخانه هایی از این دست می شود؟ استعاد شهر ما در زمینه حضور شرکت های بزرگ در بخش کشاورزی (با توجه به نیروهای مستعد و تحصیل کرده فراوان) هم به توسعه روستایی کمک می کند هم بخشی از رکود شهری را از بین می برد. همه ما بر تاثیر بالای بسته بندی در فروش محصولات واقفیم اما چند شرکت بازرگانی و بسته بندی ثبت شده در میانه با فعالیت فوق سراغ داریم که به صورت برند و متمرکز اقدام به بازاریابی محصولات کشاورزی، بسته بندی و فروش نماید؟ ما استعدادهای بی شماری هم در زمینه کشاورزی و هم محصولات دامپروری در شهر داریم که با حمایت سرمایه گذاران بخش خصوصی و دانشگاهی می توان گام های بزرگی برای آینده برداشت. شاید راه کارهای فراوانی برای بسته بندی و فروش محصولات ناب کشاورزی شهر وجود داشته باشد اما توانمندان این بخش رغبتی به حضور در این بخش پر فایده ندارند. 

۹۵/۲/۸ ۱۱:۳۹

جناب اقای مهندس ضمن سلام و احترام و عرض خسته نباشید . مرقوم فرموده اید که خدمات رسانی دولت درجهت ایجاد رفاه و اسایش به روستاییان . قبول.در ادامه و تکمیل مسایل بعنوان مثال در روستایی دولت اقدام به احداث . خانه بهداشت. مدرسه . سالن ورزشی . اسفالت کردن مسیر ارتباطی به شهر . برق رسانی. گاز کشی . خدمات مخابراتی . و غیره مینماید قبل از هر اقدامی طرحی بنام خودیاری را اجرا میکنند که هر خانوار با توجه به هزینه تمام شده پروژه مثلا بابت هر طرح یکصد هزار تومان باید بپردازد اگر در حالت بسیار خوشبینانه تر در یک روستا پانزده طرح در دست اجرای دولت باشد هر خانوار حدود 1.5 میلیون تومان باید پرداخت نماید . از طرفی خدا را شکر همه حساب و کتاب میفهمند یک فرد روستا نشین چنین میپندارد که با مجموعه ی این پرداختیها در حاشیه شهر میتوانم سرپناهی برای خود فراهم نمایم در نتیجه طرح خودیاری فاکتوری است در جهت توسعه حاشیه نشینی شهر . حالا فقر و بدبختی های روستا نشینی و عدم اشتغال و وووووو جای خود دارد . که انتظار داریم روستاهایمان خالی از سکنه نباشد و به تولیدات کشاورزی و غیره مشغول باشند و در نهایت سر جمع فروش محصولات تولیدی معادل یکدهم هزینه های مربوطه را کفاف نمیکند. حالا ماییم که باید پرتقال فروش را پیدا کنیم

۹۵/۲/۸ ۰۸:۵۶

از جناب عادل رمضانی بابت ارائه این مطالب مفید سپاسگزارم. عالی بود.

۹۵/۲/۸ ۰۳:۰۲

از مهمترين ترين شغل هاي روستاييان كشاورزي ميباشد و متاسفانه درايران بيشترِ سود حاصل از محصولات كشاورزي  را واسطه ها ميبرند و خودِ كشاورزان سودي ب نسبت كمتراز واسطه ها نسيبشان ميشود اين درحالي است كه بيشترين كار و زحمت را متحمل شده اند.

مسلم است كه اگر ب گفته ي شما طرحي ريخته شود كه اين دلالان از ميان بروند و كشاورزانه روستايي بيشترين سود را مشمول گردند،و ارزش كار ان ها معلوم شود،قطع به يقين يكي از اساسي ترين مشكلات حل خواهد گرديد.

از آن گذشته،همانطور كه ميدانيد فرهنگ هاي بسيار متفاوتي در روستاهاي  ميانه وجود دارند و درصورتي كه افراد اين روستاها ب شهر مهاجرت كنند،به دليل برخورد فرهنگ هاي متفاوت باهم،مشكلات عديده اي به بار خواهد نشست كه بررسي ان ها در اين صفحه از حوصله خارج ميباشد.

۹۵/۲/۸ ۰۰:۱۱

عالی بود. مرسی

اخبار روز