گفتم : اگر عاشقی ،پای به میدان بنه
پای به میدان شدی ، جان بده ایمان بنه
دیدهء دل باز کن ، دیدهء سر ساز کن
چون بر جانان رسی، راه به جانان بنه
راهت اگر راه شد،طالب و دلخواه شد
وانگه اگر می رسی، ارج به انسان بنه
آز و طمع آفت است ، ای به ره افتاده پا!
پا نرود، سر رود، پای به تاوان بنه
پر دهدت جای پا ، دل دهدت، دلربا
گویمت ای عاشقا! آن دل نالان بنه
گفتم، اگر گوش هوش، آید و گیرد به گوش
ور نه برو شاهدا ! دفتر و دیوان بنه