هم میهن: اعلام خبر انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی واکنشهای بسیاری را به همراه آورد. از جمله اینکه از روزگذشته تا امروز حساب کاربری سعید جلیلی در شبکه اجتماعی ایکس بسیار فعال شد و پس از اظهارنظرهایی همچون «آنهایی که فکر میکردند با یک مذاکره، میلیاردها دلار سرمایه وارد کشور میشود و با یک دیدار رؤسایجمهور در راهروی سازمان ملل، تمام مشکلات حل میشود، دیدند که وسط همین مذاکرات به ما حمله کردند اما امروز باز دم از همان مسیر قبلی میزنند!» متنی تند منتشر کرد.
جلیلی نوشت:«خداوند برای بنیاسرائیل پیامبری فرستاد تا آنها را از ظلم فرعون برهاند، اما آنها پس از پیروزی بر فرعون، وقتی ۴۰ روز پیامبرشان به کوه طور رفت، گوسالهپرست شدند؛ عدهای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره میزنند.» و عملاً مردم را به گوساله پرستان قوم بنی اسرائیل تشبیه کرد، پس از این حجم از توهین به مردم و مسئولان کشور واکنش ها به آن از سوی چهرههای سیاسی چه اصلاحطلب و چه اصولگرا اتفاق افتاد. در ادامه به برخی از این واکنشها میپردازیم.
موسی هست و مردم قوم بنی اسرائیل نیستند
سیدمحمود رضوی، مشاور محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در شبکه اجتماعی «ایکس» در کنایه به توئیت اخیر جلیلی نوشت: «نمیدانم چرا میخواهند در اذهان تثبیت کنند موسی در دسترس نیست و به کوه طور رفته! اما موسی نهتنها به میان مردم آمد، بلکه هر روز در تصمیمگیریها، جلسات و پشت بلندگو بود.مردم هم در روزهای جنگ نشان دادند که تمامقد پشت موسی هستند و قوم بنیاسرائیل نیستند که با بیخبری گوسالهپرست بشن!» یا واکنش سعید آجورلو، روزنامهنگار اصولگرا در واکنش به این مطلب جلیلی نوشت:«هم موسی هست، هم ملت گوسالهپرست نشدند.»
همچنین محسن برهانی، حقوقدان نیز اینگونه نوشت:«استفاده واژگانی برادر کوچکتر از آغل و برادر بزرگتر از گوساله نشان داد که چه بلای سهمگینی را در انتخابات سال گذشته از سر ایران دفع کردیم.»
محمدجواد آذریجهرمی، وزیر پیشین ارتباطات نیز در پاسخ به سعید جلیلی نوشت:«برادر عزیز؛ اگر اعجاز موسایی دارید که عصایتان را بر زمین بزنید و همه را نجات دهید و تعلل نکنید در غیر اینصورت در این شرایط حساس حداقل به رفتار هارون تأسی کنید و در میان جامعه اختلاف ایجاد نکنید و جلوتر حرکت نکنید! تصمیمات مهم، مثل مذاکره در کشور در زنجیرهای اتخاذ میشود که جنابعالی هم یک حلقه از آن زنجیره هستید. قطعاً مخالفتها را در همان جا بیان کنید به خیر نزدیکتر است!»
مذاکره و گوسالهپرستی!
شاید باید گفت لب کلام را احمد زیدآبادی، فعال سیاسی در یادداشتی آورده است. او نوشت:«از استعارات و اشارات مبهم و مرموز این نوشته که بگذریم، یعنی آقای جلیلی متوجه نشده است که اگر جمهوریاسلامی وارد مذاکرات مسقط نشده بود، امکان نداشت مردم ایران پس از حمله اسرائیل و آمریکا به کشور از خود همدلی و همبستگی نشان دهند؟ اگر ایران بر رد مذاکره اصرار کرده بود و سپس جنگ میشد، بدون تردید بخش بسیار بزرگی از مردم آغاز جنگ را به حساب «لجاجت» حکومت در نفی مذاکره میگذاشتند و موضع دیگری میگرفتند.
به نظر نمیرسد درک این موضوع چندان مشکل باشد، اما چرا آقای جلیلی مسئله را معکوس جلوه میدهد؟اینکه جمهوریاسلامی نهایتاً بخواهد مذاکره کند یا نکند، باری است بر دوش خودش و به ناچار خودش باید هزینه تصمیم در این باره را بپردازد، اما اینکه یک عضو شورای عالی امنیت ملی، دغدغهای جز مخالفت با مذاکره نداشته باشد، خود علامت بسیار خطرناکی برای کشور است. در واقع توصیه او عملاً تعطیل دیپلماسی است. دیپلماسی مگر جز مذاکره با رقیبان و دشمنان است؟ مذاکره مگر جز نشان دادن قدرت استدلال و اقناع است؟ کسی که مذاکره را نفی میکند مقصودش از دو حال خارج نیست.
یا به اندازهای خود را قدرتمند میبیند که میتواند بدون تحمل هزینۀ قابل توجهی، رقیب یا خصم خود را نیست و نابود کند. و یا اینکه به دلیل ضعف استدلال و قدرت اقناع، اعتماد به نفس لازم را برای ورود به مذاکره ندارد. حال آقای جلیلی باید روشن کند که با کدامیک از این دو تصور، به دشمنی با مذاکره برخاسته است؟ نفس مذاکره در طول تاریخ از سوی هیچ خردمندی نفی نشده است.
مذاکره در بدترین حالت، بینتیجه میماند، اما تبدیل آن به تابو یا لولوی آدمخوار فقط از کسانی برمیآید که یا به کلی فاقد اعتماد به نفس هستند و استدلالی برای ارائه ندارند و یا راهحلی جز جنگ و خونریزی نمیشناسند. از این گذشته، اگر آقای جلیلی مخالف سیاستهای رسمی است، در درون دستگاه قدرت چه میکند؟ او قاعدتاً در مقام یک شهروند یا رقیب دولت حق دارد نظرات مخالف خود را مطرح کند، اما چنین کاری از درون دستگاه حاکم، نقض فلسفه تشکیل دولت و در هم شکستن ماشین آن و منحرف کردنش به سمت دره است!»