پاسخ به شعر استاد حبیب اژدری شاهد:
حکیم نکته دانی نکته ای گفت تو گویی یک صدف بشکست و دُر سفت
که راز خلقت انسان چه بوده است؟ خدا از بهر چه انس آفریده است؟ خدا معمار کل کائنات است هنرمند و هنرخواهی به ذات است جمادات و نباتات آفریده پس از آن، جمله حیوان آوریده کمال آفرینش شد بدینسان که رو شد خلقتی با نام انسان کمال لذت معمار چِبوَد؟ که طرحی افکند بی عیب، با ید نبود انسان کمال آفرینش برون آورد دست از آستینش کمال آفرینش در جهان را محمد(ص)، خاتم پیغمبران را ولیکن بشنو از گفتِ پیمبر کمال آفرینش چیست آخر؟ میان جمله مخلوقات ، لو لاک نمی کرد آفرینش جمله افلاک تو بنگر طرح این معمار را باز ببین این نازنین ، بشکاف این راز |
استاد حبيب اژدری شاهد بازهم چرخ کج و معوج وارونه نواز می سرایدبه غلط، فتنه درآید همه باز
جام رنگین به کف و دیده به خون شسته به شر ارغنون کوک شرر کرده به صد پردهء راز
وای از آن شعبده و سحر مدام فلکش داد از این مرحلهء سخت گذر، شیب و فراز
نرسد هوش بدان پایه، مگر چاره کند خرد جمع کثیری ،صنما! قدر نیاز
ورنه تاوان بلاهت بستاند همه عمر تو بمانی و زمین، نالهءمن، سوز و گداز
شاه بیت غزلم شد سخن آخر من كه چه سازی به کفم کوک و فلک راست چه ساز؟
شاهد! ازخلقت آدم چه برد سود، حکیم؟ سخن فلسفه ای هست، حقیقت، نه مجاز |
کد خبر: ۸۴۲۶
۲۱۶۳ بازدید
۱۱ دیدگاه (۱۱ تایید شده)
خطاب به استاد شاهد :
حکیم نکته دانی نکته ای گفت
۱۳۹۱/۱۱/۲۲
۲۱:۴۷