به سال انتخابات مجلس رسیدیم و شاهد ظهور نامزدهای انتخاباتی با سلایق و علایق متنوع هستیم. در طول ادوار گذشته شاهد بوده ایم که غالبا مردم نامزدهایی را وارد مجلس می کنند که همسو با دولت منتخب هستند. این واقعیت باعث می شود بعضی نامزدها تغییر جهت داده و سوی خود را تغییر می دهند درحالیکه حافظه ملت قوی است و این تغییر جهت ها را می بینند و بی اعتماد می شوند.
چندی پیش مقاله ای از نماینده محترم شهرستان میانه جناب آقای مددی در زمینه مصالحه هسته ای در روزنامه مردمسالاری درج شد (لینک) که در نگاه اول استنباط می شود که یک تحلیل منصفانه از مذاکرات هسته ای است لیکن هجمه شدیدی از جانب مریدان و مبلغّان ایشان وارد می شود که اثبات کند آقای مددی از ابتدا "اصلاح طلب" بوده و در چند دوره فقط "تقیّه" نموده اند. کار بدانجا می رسد که ایشان را بنیانگذار اصلاح طلبی در میانه می نامند!
در این مجال اندک صحت و سقم این ادعا را بررسی می کنیم تا بعد از این شاهد چرخش نرم نامزدهای انتخاباتی در پیچ های ناگهانی نباشیم:
آقای مددی که همواره بعد از انقلاب اسلامی به عنوان یک چهره فرهنگی، مذهبی، معتمد و معتقد، مورد وثوق مردم بود از سال 1377 بصورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی شد. در این زمان جناب خاتمی ریاست جمهور ایران بود و اصلاح طلبان حاکم بر امور کشور بودند. در میانه که مردمش در طول تاریخ جزو پیشتازان سیاست بوده اند، اصلاح طلبان فعالیت زیادی داشتند و یکی از معدود احزاب مجوزدار کشور به نام "حزب پیشگامان توسعه" در شهرستان میانه فعالیت می کرد که تعدادی از بنیانگذاران این حزب مانند دکتر پزشکی یا دکتر عزیزی یا آقای رضایی هم اکنون از مخاطبان صدای میانه هستند و می توانند بنده را در تکمیل و تصحیح اطلاعات یاری دهند.
آقای مددی هرگز موفق به حضور و نفوذ در لایه های اول و دوم این حزب نشد ولی یک سال پس از این حزب، "حزب مشارکت" در کشور فعالیت جدی آغاز کرد و آقای مددی وارد این حزب گردید و از پرچمداران محکم حزب مشارکت در شاخه میانه شد تا از طریق حمایت حزب مشارکت بتواند در انتخابات سال 78 وارد مجلس ششم شود امّا در گرفتن تایید صلاحیت ناکام ماند.
آقای مددی در گرفتن تایید صلاحیت برای مجلس هفتم نیز ناکام ماند تا اینکه مشارکتی ها از تاج و تخت افتادند و دولت به دست اصولگرایان تندرو افتاد و مجلس، به دوره هشتم و سال 86 رسید. گردش آقای مددی در پیچ تند از مشارکت به اصولگرایی تندرو در سال 86 که بصورت برائت نامه ای در یکی از روزنامه های ملی منتشر شد را نمی توان خرده گرفت برای اینکه هر انسانی حق دارد راه خود را اصلاح کند و می توان توجیه کرد که ایشان متوجه شد که راهش کج است و آنرا اصلاح کرد اما در آینده نباید انتظار داشت که مجددا مسیرهای دیگر و حتی مسیر سابق را در حال آزمون و خطا می باشد.
به هرحال آقای مددی با این برائت نامه، صلاحیت مجلس هشتم را از شورای نگهبان گرفت ولی موفق به عبور از سد مهندس هاشمی نشد و با فاصله 6000 رای، برای سومین بار از ورود به مجلس ناکام ماند. البته ایشان در این مدت 3 بار با رای اعتماد مردم شهر میانه وارد شورای شهر میانه گردید که در هر سه بار در همان چند ماه نخست استعفا داد.
آقای مددی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 ، در میانه ستاد تبلیغاتی برای آقای احمدی نژاد تاسیس کرد و به شدت از ایشان حمایت کرد.
رقابت مجلس نهم آغاز شد و آقای مددی پس از 14 سال رقابت، با رأی بالایی وارد مجلس شده و در شمار نمایندگان اصولگرای مجلس قرار گرفت.
در دیدار نمایندگان استان با رییس جمهور وقت، آقای مددی جناب احمدی نژاد را 3 بار "امیرکبیر زمان" لقب داد و از آنجا که آقای احمدی نژاد همواره تشنه شنیدن چنین تعاریفی بود به فاصله یک هفته تندیس امیرکبیر را در کاخ ریاست جمهوری و روبروی دفتر خود نصب کرد!
برخلاف محاسبات، اصولگرایان پس از 6 ماه در انتخابات ریاست جمهوری شکست سنگینی خوردند و دولت اصلاح طلب معتدل به روی کار آمد و زمان چرخش پیچ نمایندگان با یک سال سکوت اولیه و یکسال چرخش نرم آغاز شد که پس از این در میان نامزدهای میانه نیز شاهد این چرخش ها و ادعاها خواهیم بود.
هرچند کشور ما فاقد احزاب قدرتمند و باهویت و بااصالت هست و اعضای این احزاب و این تفکرها شناسنامه دار نیستند و به راحتی از چپ به راست و از راست به چپ گردش می کنند لیکن حافظه ملت قوی است و چرخش ها را می بینند و جریمه می کنند.