یک تلنگر :
اگر باور نداریم که خداوند ناظر بر پیدا و پنهان ماست و آنچه از دل و ذهن ما عبور کرده را نیز می داند، لااقل باور کنیم که قوانین بشری یا علم بشری می تواند اسرار ما را فاش کند. اگر برای قتل انسانی از خدا نمی ترسیم لااقل بترسیم از اینکه با علم و تجربه پلیسی می توان قاتل را یافت. اگر از خداوند نمی ترسیم و پشت سر انسانی به او تهمت می زنیم یا پرده ی اسرار او را بالا می کشیم بترسیم از آن روزی که همه بدانند تهمت زننده کیست و دروغ می گوید.
اگر در دنیای سایبری با نامی مجعول و مجهول به فردی مشهود و معلوم نسبتهای ناروا می زنیم و یا حتی گناه پنهان او را آشکار می کنیم و از خداوند نیز ابایی نداریم، لااقل بدانیم صاحب سایت، صاحب ISP و پلیس فتا می توانند به راحتی او را شناسایی کنند. پس چنان حرف بزنیم که اگر پلیس فتا ما را احضار کرد با سربلندی و شجاعت از ادعاهای خویش دفاع کنیم نه اینکه در رودررویی با آن مظلوم تهمت خورده ، شرمسار باشیم.
بارها دیده ایم که فردی با هویت واقعی مانند دفتر نماینده مجلس، روابط عمومی فرمانداری یا یک شخص متشخص مطلبی را در سایت درج می کند و فردی پشت دیوار در تاریکی شب به او سنگ می اندازد و با ژست شجاعانه یا آگاه مآبانه او را تخریب می کند. فرد مظلوم و بی دفاع نیز مخاطبی ندارد که پاسخی به او بدهد. اصلاً آن فرد مجهول و مجعول دنبال پاسخ نبود که منتظر هم باشد.
لذا تقاضای حقیر از تمام دوستان این است که سعی کنیم با هویت واقعی ، ادعاهای مستدل و درست ارائه دهیم و از بالای پشت بام به عابر پیاده ای که ما را نمی بیند سنگ نیاندازیم. اگر با هویت واقعی یک انتقاد صحیح ارائه دهیم همین مسئولینی که من می شناسم دستبوس شما خواهند بود. همین شهروندانی که من می شناسم دستبوس شما خواهند بود. بیایید به یکدیگر ظلم نکنیم. آبروی انسانی را بردن از قتل تمام عالم بدتر است. آبروی انسانی را بردن از قتل او بدتر است. چراکه قتل، از بین بردن جسم است و تهمت، از بین بردن روح اوست. روح بسیار بالاتر از جسم است و امانت الهی در بین بندگان است.
و اما یک تشکر :
سربسته و بدون اشاره به مصداق خاص، از تمام عزیزانی که از اشتباه و سهل انگاری یا ندانم کاری خطاکاران گذشت می کنند، باید تشکر کرد. آنها مظلوم مانده و تهمت خورده اند و در این بخشش به تنهایی حق ندارند تهمت زننده را ببخشند برای اینکه خانواده شان و شاید دوستانشان نیز حق دارند و مانند حق نفس و قصاص باید رضایت خانواده و اطرافیان را نیز جلب کنند.
از همه این عزیزان بزرگوار که خطای خاطی را گذشت کردند باید تشکر کرد با این امید که شاهد چنین بداخلاقی های اجتماعی نباشیم و آن را درس عبرتی برای آینده بدانیم.