درد برادر مرده را برادر مرده می داند . جناب آقای خرده فروش مرگ برادر خیلی سخت است وقتی مرگ
برادرت را شنیدم یاد برادرم افتادم که چه ها بر من و خانواده ام گذشت و اکنون سنگینی این غم در چهره و
جسم شما بخوبی آشکار است ولی چه باید کرد که تقدیر الهی همین است وبس .
داستان ها دارد این هستی
زندگانی قصه تلخی است
تلخ کامی هایش افزون است و بس جانسوز
او برادر بود و سرو بود
ای برادر ای عزیز ما
از چه اینسان در شتابی در تب و تابی؟
ناله ات از چیست؟
این چنین تسلیم درد و خستگی ، فرسودگی
آری آری ای برادر این شب و روزی که ما داریم
استخوان سوز است و هستی سوز
خواهر غم دیده ات
روز و شب در جستجوی توست
چشمها پر انتظار دست ها خالی و دل لبریز از اندوه
دعای خیر یاران و دوستانت
چراغ پر فروغ راه گورت باد
و چون تو رفتی نیک دانستم زندگانی قصه تلخی است.
این مصیبت بزرگ بر شما و خانواده محترم تسلیت باد.