کد خبر: ۱۲۶۶۷۹
۱۳۲۸ بازدید
۱۰ دیدگاه (۹ تایید شده)

پزشک حاذقی که  پایه گذار ویزیت بیماران بی پول  شهرمان میانه بود  جان به جان آفرین تسلیم کرد

۱۴۰۱/۱۱/۱۹
۱۰:۴۸

انالله و اناالیه راجعون
سه شنبه شب هیجدهم بهمن ۱۴۰۱  عقربه های ساعت به  ۲۴ ،،  ۱۲ شب نزدیک می شد در حال نوشتن مطلبی بودم که ناگهان پیامک ناگواری صدای زنگ کوتاه تلفن همراهم را به صدا در آورد  ، دیدم  پیام از طرف دوست با شخصیت و تاریخ نویس نه تنها شهرمان بلکه کشور آقای مهندس نایبی عزیز بودکه نوشت بود متاسفانه میانه ایها بااز دست دادن پزشکی حاذق و مردمی عزادار شدند .

آقای دکتر شکور منصوری به لقاالله پیوست بلافاصله با وی تماس گرفتم منبع خبر را دوست و سرور عزیزمان آقای یحیی میثاقی اعلام کرد با قلبی اندوهگین زنگ تلفن همراه وی را به صدا در آوردم که با حالتی بغض کرده گفت آنچه شنیدی صحیح است دقایقی پیش فرزند مرحوم آقای حاج دکترشکور منصوری آنرا اعلام کرد. آری امروز همشهریان عزیز به سوگ پزشکی نشستند که با نشستن بر سجاده همیشه پهنش به خاطر خدمات لذت بخشی که برای مردم شهرمان میانه انجام می داد  خداوند را شاکر بود . پزشکی که در دل فقیرترین محله بودن ، قبله آمال و آرزوهایش بود مرحوم آقای حاج دکتر شکور منصوری درسال ۱۳۱۴ در شهرستان میانه دیده به جهان گشود و پس از دریافت درجه پزشکی در زادگاهش به طبابت پرداخت. این پزشک حاذق جزء پزشکان ممتاز نیم قرن اخیر شهرمان میانه به شمار می رفت که همیشه دلش برای خدمت به مردم بویژه نیازمندان می تپیدو درب مطب ساده اش به روی بیماران و نیازمندان باز بود همان مطبی که از درب ورودیش تا طبقه سوم که اتاق معاینه اش در آن قرار داشت مملو از بیماران نیازمند بود که در خیابان امام خمینی روبروی بانک ملی میانه قرار داشت در حقیقت مطب دکتر حاذقی که پایه گذار ویزیت بیماران بی پول بود و یا بطور ساده بیان کنم که مطب این طبیب دوستداشتنی ، یک بنگاه خیریه تمام عیار بود و از آنجایی که خود ناظر بودم حق ویزیت مرحوم دکتر منصوری با آن مقام علمی ۵۰ سال پیش و سابقه درخشان و حس شهرتش حتی از شاگردان خودش هم کمتر بود چرا که اکثر مراجعینش ، افراد مستمند و نیازمند بودند که از پرداخت حق ویزیت ۲ الی ۳ تومانی آن زمان  عاجز بودند .

آری ، مرحوم آقای دکتر شکور منصوری ، همان پزشکی بود که بسیاری از بیماران منزلش را می شناختند و در شب و نیمه شب ، تعطیل و غیر تعطیل در فقدان تلفن ، سالهای نه چندان دور و حتی زنگ درب ، با سنگ درب منزل وی را می کوبیدند تا طبیب جسم و حبیب جان ، بیمار آنهار ا با لطف یزدان نجات دهد و دکتر نیز در نیمه های شب در سرمای زمستان شهر پر از برف یک متری به منزل بیمار رفته و بر بالین بیماران و مادران باردار حاضر می شد . مرحوم آقای دکتر منصوری به خاطر توجه مسئولان استانی نسبت به رفع مشکلات شهرمان در کنار طبابت ، مسئولیت های گوناگون پزشکی از جمله ریاست بهداری آن زمان شهرمان را عهده دار بود و در احداث بیمارستان اِتکُو آن زمان میانه نقش اساسی داشت. و خلاصه اینکه هر چه در مورد این طبیب دادرس مردم بگویم و بنویسم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. مرحوم آقای دکتر شکور منصوری همیشه زیباترین ثانیه های زندگیش رادیدن سلامتی بیمارانش بعد از درمان می دانست این پزشک حاذق و مردمی همیشه معتقد بود مهمترین آسیبی که جامعه پزشکی را تهدید می کند رابطه مالی میان بیمار و اندک پزشکان است و امیدوار بود انشاالله روزی برسد که هیچ پزشکی بیماران را به چشم منبع در آمد نبیند..
روحش شاد و یادش گرامی باد.

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۰۲/۸/۲۰ ۰۰:۳۳

روحشان شاد 💖

۰۱/۱۱/۲۲ ۱۰:۴۳

یادی کنیم از پزشکان زیر میزی بگیر. پول چاقو بگیر. فرار مالیاتی بکن! کارت خوان نداریم! کارت به کارت کن!

۰۱/۱۱/۲۰ ۱۲:۰۵

روحشان با امیر المومنین محشور باد

۰۱/۱۱/۲۰ ۰۹:۱۹

که صد متاسفانه نمیگیرند یارو اسم اشو گذاشته جراح عمومی برای هر عمل کوچکی هم چهار و پنج میلیون تومن طلب میکند و و کسی هم به این دریافت پولهای غیر قانونی و زیر میزی توجه ای نمیکند بابا به داد این مردم برسید بخدا گناه داره

۰۱/۱۱/۱۹ ۲۱:۰۲

سلام امیدوارم پزشکان و مخصوصا جراحان شهرمان زندگانی اقای دکتر منصوری را سر مشق خود قرار دهند روحشان شاد باد و خدا رحمت کناد

۰۱/۱۱/۱۹ ۱۷:۳۱

با سلام

تا جهان باقی و آئین محبت باقی است
چشم ما در پی خوبان جهان خواهد بود
خاموش شدن این شمع نورانی، پزشکی مردم دار و خیر، مرحوم دکتر حاج شکور منصوری را خدمت خانواده محترمشان و عموم همشهریان تسلیت عرض می کنم.
و از خداوند رحمان علو درجات آن بزرگوار در بهشت اعلا و حشر با موالیان عظام،
و برای بستگان، بازماندگان و اعقاب آن مرحوم صبر و شکیبایی همراه با سلامتی و حسن عاقبت خواهانم.

روحشان شاد و یادشان گرامی
محمدرضا احمدزاده

۰۱/۱۱/۱۹ ۱۷:۲۹

روحشان شاد و قرین رحمت الهی.همین که نام یک فرد با خوبی ها در اذهان باشد،بهترین ثمره برای یک عمر است.

۰۱/۱۱/۱۹ ۱۶:۴۰

جناب مهندس نایبی عزیز خداوند به شما سلامتی عنایت فرماید که اجازه داریم در این سایت شما قلم بزنیم.

۰۱/۱۱/۱۹ ۱۲:۱۴

خداوند خیرتان دهد آقای احمدزاده که بزرگان را به نکویی یاد می کنید. یادش به خیر وقتی با هم در منزلش بودیم این خاطره را بیان کرد:

ساعت 3 نصف شب با سنگ یا آجر بزرگی درب منزلم را کوبیدند. خانواده به چنین کوبیدن هایی عادت داشتند و می دانستند با من کار دارند. رفتم دم در. جوانی بود، با اضطراب گفت: مادرم می میرد به دادش برسید. الآن هم باید برگردم چون کسی همراهش نیست. آدرس گرفتم و در غیاب هر نوع ماشین شخصی و تاکسی در سوز چله زمستان که خیابانها و کوچه پر از برف و یخ بود، راهی محله احمد کهریزی شدم. داروغه من را دید و سراسیمه سمت من آمد که کجا در این وقت شب و این چله زمستان؟ مگر نشنیده ای گرگ ها داخل شهر شده اند؟

گفتم: مریض دارم و باید به بالینش بروم. این چماق را هم برای احتیاط در دست گرفته ام.

به من گفت: کجای این چماق است؟ این یک شاخه نازک است.

رفتم بر بالین مریض و شکر خدا با آب گرم و ... حالش بهتر شد و برگشتم.

اخبار روز