کد خبر: ۶۲۷۷
۱۶۶۳ بازدید
۳۱ دیدگاه (۳۱ تایید شده)

نامه وارده - مدیران و گردانندگان معزز و گرانپایه صدای میانه

۱۳۹۱/۴/۷
۱۰:۰۷

 

 

 

«رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا»

«بارالها ! به هرکجا روم مرا به قدم صدق داخل و به قدم صدق خارج گردان و از جانب خود بصیرت و حجت روشنی که دائم مددکار باشد عطا بفرما»

با تحیت و اکرام

مقدمه : به بهانه درج مطلبی تحت عنوان «مدارک تحصیلی و سوابق اجرایی دو نماینده شهرستان میانه» ، نکاتی به ذهن این حقیر خطور کرد که بی مناسبت ندیدم مواردی را صمیمانه مطرح کنم و با توجه به شناختی که از مجموعه پویا و با نشاط صدای میانه سراغ دارم مطمئنم که از طرح این نکات نه تنها ناراحت نخواهند شد بلکه استقبال هم خواهند کرد. البته مخاطبم علاوه بر سایت صدای میانه ، برخی شهروندانی هستند که به اظهار نظر غیردوستانه در این مورد پرداخته اند. شایان تذکر جدی است که این حقیر با اصل اطلاع رسانی این چنین اخباری مشکلی ندارم بلکه دامن زدن به حواشی و حاشیه زدگی مرا ناگزیر به نگارش این سطور کرد.

نمی دانم چرا این چنین زود دچار حاشیه می شویم و متن را به فراموشی می سپاریم؟ این القاب و پست ها و ... چه دردی از آلام بیشمار این شهرستان دوا خواهد کرد؟ چه فرقی می کند که فلانی چه کاره بوده و چه سوابقی داشته؟ حالا که نمایندگان ما مشخص شده و بر صندلی های سبز مجلس تکیه زده اند دعوا بر سر نوع مدرک تحصیلی و نام دانشگاه اخذ مدرک نمایندگان چه مشکلی را حل خواهد کرد؟ این شهرستان در طول بعد از انقلاب نمایندگان متعددی داشته است ، بعد از اتمام دوران نمایندگی آن چیز ماندگاری که در اذهان مردم نقش بسته خدماتی است که در طی دوران وکالت برای میانه انجام داده است؟ ادامه دار کردن این مباحث بی ارزش که فقط وقت گرانبهای شهروندان را می گیرد و اذهانشان را مشوش می کند آیا نتیجه ای دارد؟

آیا به جز هتک حرمتها و در برابر هم قرار گرفتن ها عایدی خواهد داشت؟ آیا چنین حرکاتی بذر بدبینی را در زمین این شهر نمی کارد و جز تفرقه و اختلاف میوه ای خواهد داشت؟ چرا نمی خواهیم ترانه محبت و همدلی بسراییم ؟ انصافا مهر و محبت ما نیز ماشینی شده و اصالت خود را از دست داده است و باید در کتابهای قدیمی جستجو کرد.آیا از یاد برده ایم که اختلافات چگونه تیشه به ریشه این شهر زده است؟ چرا این چنین همدیگر را نوازش !!!می کنیم و بدون تامل و از روی احساسات براحتی دوستی ها را به دشمنی ها بدل می کنیم و به آن دامن می زنیم؟ چرا همیشه سعی میکنیم عوض کمک ، پشت پا بزنیم و افتادن فرد را شاهد باشیم و بعد جشن فتح و ظفر بگیریم؟ چرا دستان افتاده را نمی گیریم تا بلندش کنیم؟ چرا همیشه در ظواهر و قضاوتهای سطحی پیشداورانه خود را گرفتار میکنیم؟ چرا اشتباهات گذشته را دوباره و با زبانی دیگر و بیانی پرطمطراق تکرار می کنیم؟

کاش از قضاوت های زودرس اجتناب کنیم و به همه فرصت بدهیم و بعد از طی بازه زمانی نقدها و انتقادهای سازنده و راهگشای خود را شروع کنیم؟ کاش تمرین کنیم تحمل یکدیگر را ! کاش سعه صدرمان را بالا ببریم ! کاش پشتیبان هم باشیم ! ماهایی که آرمانی جز پیشرفت برای شهرمان نداریم ، ماهایی که قلبمان برای مام میهن –میانه- می تپد. کاش این شهر را گرفتار باندبازی نبینیم.کاش دیواری خودساخته بین نمایندگانمان نکشیم و آنها را به همدیگر بدبین نکنیم! کاش طنین این مردم را به گوش جان بشنویم ! کاش یک روح باشیم و برای یک تن واحد– میانه- فعالیت کنیم ! کاش رایحه خوش وحدت را استشمام کنیم !

کاش اجازه بدهیم که فضای آرامی بر سپهر سیاسی این شهر حاکم باشد که در آرامش و وحدت بهتر می توان روند توسعه را به پیش برد. کاش بعد از مدتها ببینیم که یک بعلاوه یک مساوی دو است نه صفر!!! کاش باور کنیم جزو معدود شهرستان هایی هستیم که دو نماینده داریم و از این پتانسیل بالقوه استفاده بهینه نماییم؟ برای من شهروند فرقی نمی کند الف نماینده باشد یا ب ، برای من مهم این است که میانه شهری توسعه یافته باشد در مقایسه با شهرهای هم تراز. گذشته دیگر گذشته است باید به فکر آینده بود و با استفاده از تجربیات تلخ گذشته چراغی فرا روی آینده روشن کرد.

ذکر این نکته را نیز لازم می دانم و امیدوارم در جهتی حرکت کنیم که شفافیت حداکثری را شاهد باشیم. اگر من حرفی برای زدن دارم و اعتقاد به سخنان خود دارم چرا در پشت پرده و با اسامی مجهول نظرات خود را بیان می دارم. چرا به سمت بی هویتی حرکت می کنیم.صدای میانه باید قدردان و جایگاه انسانهایی باشد که با هویت مشخص دغدغه های بی پایان خود را بیان می دارند. چرا که دیدن و دانستن و نگفتن را دردی جانکاه می دانند. از قلبشان و از قلمشان مدد می گیرند و بیان می دارند کاستی ها را. شاید تاثیرگزار باشد. صدای میانه در این فضای رسانه ای باید مبلغ شفافیت حداکثری و پنهان کاری حداقلی باشد.

همیشه گفته ام و باوری عمیق دارم که صدای میانه ، صدای بیداری است ، صدایی که دانایی و آگاهی نشر می دهد . صدایی که رسالتی عظیم بر دوش می کشد و برای خوشایند فردی و گروهی بوجود نیامده است ، صدای رسا و گویای شهروندان نازنین میانه است در قلب زمان. قدر این صدا را بدانیم و برای حفظ آن بکوشیم.

این دردنامه را شهروندی به رشته تحریر در می آورد که درد فقر صنعتی و فقر زیر ساختها را مشاهده می کند. شهروندی که دلسوز توسعه این دیار است. باشد که موثر بوده و مقبول افتد ...

چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم

خانه اش ویران باد

من اگر ما نشوم تنهایم

تو اگر ما نشوی خویشتنی

از کجا که من و تو شور یکپارچگی را در شرق بر پا نکنیم

از کجا که من و تو مشت رسوایان را وانکنیم

من اگر بنشینم

تو اگر بنشینی

چه کسی برخیزد؟

چه کسی با دشمن بستیزد؟

کوه ها نام تو را می گویند

دشت ها شعر تو را می خوانند

کوه باید شد و ماند

رود باید شد و رفت

دشت باید شد و خواند

درد را ...

در من این جلوه اندوه زچیست؟

در تو این قصه پرهیز که چه ؟

حرف را باید زد

درد را باید گفت

من اگر برخیزم

تو اگر برخیزی

همه بر می خیزند.

یا علی مدد ، ارادتمند –  حامد محقق –  میانه ، هفتم تیرماه 1391

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۱/۴/۱۰ ۱۶:۵۳
[quote name="سینا میانه"]
نسیم جان دلت خوش است مواظب باش مای ما را با منیت خودشون از بین نبرند اینها اهداف بزرگتری در سر دارند و بی توجهی به آن برای کشور خیلی خطرناک خواهد بود. به نظر اینها شما حرف نزنید شما نشنوید به شما چه ارتباطی دارد از هر عنوانی استفاده می کنند به هر ریسمانی دست می اندازند تا مفری برای خود بیابند و نمی دانند آخر همه با یک اشارت خدا از بین خواهد رفت[/quote]

سینای گرامی؛
[b]یاری خدا ما را کافیست.[/b]

«الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً [b]وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ [/b] »(سوره آل عمران - آیه 173)

[b]«... و در پاسخ آنان می گویند خدا ما را بس است و او بهترین پشتیبان ما است».[/b]

«, and they said: Allah is sufficient for us and most excellent is the Protector. ...»
۹۱/۴/۱۰ ۱۶:۴۰
[quote name="حامد محقق"]
دوستان عزیز در سایت نسیم بیداری
با تحیت و اکرام
از تذکر بجایتان ممنونم و لازم می دانم بابت خبط صورت گرفته در نگارش املایی از کلیه خوانندگان عزیز و تیزبین پوزش بطلبم. سعادت و سلامت همگان را از آستان حضرت دوست مسئلت دارم.اردتمند - محقق[/quote]

[b]جناب آقای حامد محقق؛[/b]

1-شما نثر زیبا و روانی دارید و مطالبتان واقعاً برای بنده خواندنی و مفید است.

[b]2- همین «طلب پوزش» و عدم توجیه گری نشانگر «روح بلند» و « بزرگواری» شماست.[/b]

3- به نظر بنده در آتیه نه چندان دور به مراتب بالاتر روحانی بر اثر«افتادگی نفسانی» دست خواهید یافت.

[b]4- جنابعالی مرتکب «خبط» نشده اید، شاید بنده خاطر شما را «مکدّر» نموده باشم،از این بابت صمیمانه پوزش می طلبم.[/b]
۹۱/۴/۱۰ ۱۰:۳۶
[quote name="نسیم بیداری"]قسمتی از مطلب: [b](مشروح نطق توکلی ونادران دراعتراض به اعتبارنامه ایرانپور)[/b] -منتخب مبارکه
[b]از سایت (الف)[/b]
[b]کد مطلب: 161431[/b] تاریخ انتشار : پنجشنبه ۸ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۰۰

[quote]مشروح نطق:
ايرادات متعددي براي آقاي ايرانپور قابل طرح است كه به برخي از آنها به همراه مستندات قطعي آن اشاره مي شود. بديهي است چنانچه حتي يكي از اين دلايل براي هريك از ما وجود داشت خود از داوطلبي براي اين سمت مهم و تاثير گزار پرهيز مي کرديم تا كار به اين مرحله نرسد: .
.
.
[b]5. در جريان برگزاري انتخابات، آقاي ايرانپور چهار فضيلت علمي، تحت عنوان "سوابق تحصيلي" براي خود تبليغ مي‌كند:[/b]
1) دكتري پيراپزشكي 2) فوق ليسانس علوم سياسي 3) ليسانس حقوق 4) مهندسي شهرسازي
پس از انتخابات، در فروردين 1391 رقباي آقاي ايرانپورعليه اين اقدام وي به دادگاه شكايت مي‌برند. دادگاه براي كشف مطلب از مراجع ذيربط استعلام كرد.
[b]براساس پاسخ استعلام هاي مذكور از دانشگاه[/b] هاي ذيربط که پس از انتخابات انجام گرفته، [b]هر چهار عنوان مذكور نادرست است.[/b].
.
.[/quote][/quote]
نسیم جان دلت خوش است مواظب باش مای ما را با منیت خودشون از بین نبرند اینها اهداف بزرگتری در سر دارند و بی توجهی به آن برای کشور خیلی خطرناک خواهد بود. به نظر اینها شما حرف نزنید شما نشنوید به شما چه ارتباطی دارد از هر عنوانی استفاده می کنند به هر ریسمانی دست می اندازند تا مفری برای خود بیابند و نمی دانند آخر همه با یک اشارت خدا از بین خواهد رفت
۹۱/۴/۱۰ ۰۷:۱۴
[quote name="نسیم بیداری"]نقل قول از آقای حامد محقق در کامنت 22:

[quote]منتقد عزیز ![b]معظل[/b] بیکاری دکتر و ... چه ربطی به من دارد...[/quote]

[b]صرفاً جهت اطلاع:[/b]
«معظل» غلط بوده و [b](معضل) صحیح است.[/b][/quote]
دوستان عزیز در سایت نسیم بیداری
با تحیت و اکرام
از تذکر بجایتان ممنونم و لازم می دانم بابت خبط صورت گرفته در نگارش املایی از کلیه خوانندگان عزیز و تیزبین پوزش بطلبم. سعادت و سلامت همگان را از آستان حضرت دوست مسئلت دارم.اردتمند - محقق
۹۱/۴/۸ ۱۹:۴۱
قسمتی از مطلب: [b](مشروح نطق توکلی ونادران دراعتراض به اعتبارنامه ایرانپور)[/b] -منتخب مبارکه
[b]از سایت (الف)[/b]
[b]کد مطلب: 161431[/b] تاریخ انتشار : پنجشنبه ۸ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۰۰

[quote]مشروح نطق:
ايرادات متعددي براي آقاي ايرانپور قابل طرح است كه به برخي از آنها به همراه مستندات قطعي آن اشاره مي شود. بديهي است چنانچه حتي يكي از اين دلايل براي هريك از ما وجود داشت خود از داوطلبي براي اين سمت مهم و تاثير گزار پرهيز مي کرديم تا كار به اين مرحله نرسد: .
.
.
[b]5. در جريان برگزاري انتخابات، آقاي ايرانپور چهار فضيلت علمي، تحت عنوان "سوابق تحصيلي" براي خود تبليغ مي‌كند:[/b]
1) دكتري پيراپزشكي 2) فوق ليسانس علوم سياسي 3) ليسانس حقوق 4) مهندسي شهرسازي
پس از انتخابات، در فروردين 1391 رقباي آقاي ايرانپورعليه اين اقدام وي به دادگاه شكايت مي‌برند. دادگاه براي كشف مطلب از مراجع ذيربط استعلام كرد.
[b]براساس پاسخ استعلام هاي مذكور از دانشگاه[/b] هاي ذيربط که پس از انتخابات انجام گرفته، [b]هر چهار عنوان مذكور نادرست است.[/b].
.
.[/quote]
۹۱/۴/۸ ۱۹:۲۷
[quote name="محمدصادق نائبی"]
چندی پیش در خبری از آقای مددی در قسمت اخبار 10 کامنت ارسال شده بود ولی وقتی بازدید کننده به داخل مراجعه می کرد تنها 3 کامنت را می دید. اعتراض کرده بودند که چرا در صفحه اصلی 10 کامنت نوشته شده ولی در محتوا 3 کامنت تایید شده؟ درحالیکه آن 7 کامنت اهانت آمیز و کینه توزانه بودند.
علی ایّحال از همکاران عزیزم در تایید کامنتها تقاضا دارم در این موضوع دقت بیشتری داشته باشند تا انتقادها به سوی سازندگی سوق پیدا کنند نه بازندگی![/quote]

[b]اگر ممکن باشد مثل سایت های دیگر (مثلاً-الف):[/b]
1- تعداد نظرات غیر قابل انتشار(غ.ق.انتشار) را ذیل مطالب مربوطه درج نمایند.
2-تعداد آراء (موافقین-مخالفین) به نظرات، ذیل علامت مربوطه قید گردد و تنها به قید سرجمع نظرات (مثبت-منفی-صفر) اکتفا نشود.
۹۱/۴/۸ ۱۹:۱۴
نقل قول از آقای حامد محقق در کامنت 22:

[quote]منتقد عزیز ![b]معظل[/b] بیکاری دکتر و ... چه ربطی به من دارد...[/quote]

[b]صرفاً جهت اطلاع:[/b]
«معظل» غلط بوده و [b](معضل) صحیح است.[/b]
۹۱/۴/۸ ۱۶:۳۲
[quote name="حامد محقق"]سرور گرانقدر جناب آقای مهندس نائبی
1-سئوال از مسئول نشود؟ درحاليكه واژه مسئول يعني كسي كه از وي سئوال مي شود. اگر چنين است بايد اسمشان را بگذاريم لامسئول!
جواب : نمی دانم چگونه این استنباط می شود که من مخالف طرح سوال از مسئول هستم. اتفاقا خودم چند وقت پیش مطلبی با عنوان اهمیت و جایگاه پرسش در میان جوامع به صدای میانه فرستادم.سئوال حق طبیعی شما و هر کسی است و مسئول نیز باید پاسخگو باشد. باز هم شایان ذکر است که دوباره با مطلبی تحت عنوان در سایه سار اندیشه انسان ساز مولا علی اعلی(ع) فرستادم که منشوری است بی بدیل برای کلیه مسئولین.کاش یکبار دیگر آن دو مقاله بازخوانش بشود تا تفکر و جریان فکری غالب اینجانب در این مورد مشخص گردد.

آيا سئوال شود ولي پاسخي داده نشود؟ به شرح مذكور باز بايد دنبال واژه گزيني باشيم.
جواب : گفتم عدم پاسخگویی بیشک به مرور موجد سلب اعتماد مردم شده شبهات جدی به دنبال خواهد داشت که برای خود آن فرد تبعاتی در دوره های بعد خواهد داشت.سئوال حق شما و پاسخ وظیفه مسئولین است.

آيا سئوال شود و ما تاييد نكنيم؟ آنوقت خيل مخاطبان معترض را چكار كنيم؟
جواب : ببینید آقای مهندس ! شما با روحیات من کاملا آشنا هستید و خط و خطوط مرا می دانید ولی باید قبول کنیم تعداد 45000 رای به آقای ... رای داده اند که در نوع خود خیلی ها را شوکه کرد.همیشه عده ای موافق و عده ای مخالف یک نماینده بوده اند و خواهند بود. واقعا چرا این حساسیت در مورد نماینده دوم نیست.بالاخره ایشان مورد تایید شورای نگهبان بوده اند و رای هم آورده اند.

3-آيا سئوال شود و ما تاييد كنيم ولي اجازه ندهيم ديگران كامنتي له يا عليه درج كنند؟ كه باز به شرح فوق الاشاره دچار مشكل مي شويم.جواب : باید سئوال باشد ولی از دایره ادب نباید خارج شد. نباید متن را فدای حاشیه کرد. نباید دشمنی را ترویج داد. نباید در برابر هم قرار گرفت و هتک حرمت کرد. انصافا خودتان نظرات مطلب مدارک تحصیلی و سوابق نمایندگان را مرور کنید نوعی بوی نامهربانی ، عدم رعایت اخلاق و ... موج می زند .من می گویم بجای این کار پتانسیل این نیروهای سترگ را بجای هدر دادن در تخریب هم و منازعات کلامی در جهت وحدت بکار گیریم.در ضمن به نظرم کیفیت را نباید فدای کمیت کرد.مشاهده برخی سایتها نشان می دهد از فلان پیام فرستاده شده این تعداد غیر قابل انتشار است.با این پیشنهادی که جنابعالی مطرح فرموده اید(درج مطلب بدون نظارت) نه تنها حریمها بیش از پیش شکسته خواهد شد بلکهبی قانونی ترویج شده و مشکلات جدی برای حیات سایت فخیم صدای میانه ایجاد خواهد شد.[/quote]

مهندس محقق عزیز!
پاسخ مبسوط و مبین شما را خواندم. در مجموع اختلاف نظری نداریم مگر یک مورد:
انتقاد شود ، به انتقاد پاسخ داده شود ، نظرات له و علیه منتشر شود لیکن نظرات دور از ادب و احترام آغشته به کینه و غرض تایید نگردد.
روال صدای میانه تاکنون چنین بوده و نظرات بسیار اهانت آمیزی اکنون ارسال شده است که در آرشیو سایت موجود است و تایید نشده اند اما باید بیش از این در تایید کامنتها دقت شود.
چندی پیش در خبری از آقای مددی در قسمت اخبار 10 کامنت ارسال شده بود ولی وقتی بازدید کننده به داخل مراجعه می کرد تنها 3 کامنت را می دید. اعتراض کرده بودند که چرا در صفحه اصلی 10 کامنت نوشته شده ولی در محتوا 3 کامنت تایید شده؟ درحالیکه آن 7 کامنت اهانت آمیز و کینه توزانه بودند.
علی ایّحال از همکاران عزیزم در تایید کامنتها تقاضا دارم در این موضوع دقت بیشتری داشته باشند تا انتقادها به سوی سازندگی سوق پیدا کنند نه بازندگی!
۹۱/۴/۸ ۰۵:۱۳
[quote name="میانالی"]
در قسمتی فرموده اید که : [b]در مورد استخدام اینجانب در ... ٰ باید بدانید که جریان فکری غالب در هیئت مدیره شرکت با جریان فکری نماینده مربوطه 180 درجه فرق دارد و ثانیا اگر ایشان پارتی من بودند چطور با مدرک ههندسی از دانشگاه خاطره انگیر تبریز (سراسری) سر از این شرکت با حداقل حقوق درآوردم.[/b]
شما نیک می دانید که افرادی هستند که فارغ التحصیل رشته...از دانشگاه ...(تهران سراسری)( ارشد و دکترا)هستند[b]ولی بیکار هستند[/b]، در حالی که شما با رشته ... در ... مشغول به کار هستید و منت می گذارید که حقوق من کم است [b]در حالی که افراد متخصص کاری ندارند که حقوق داشته باشند .[/b]
گناه این افراد این است که به هیچ ارگان و شخصی وابسته نبوده اند و در هیچ یک از جلسه ها شرکت نداشته اند در حالی که به شدت در رشته خود متخصص هستند ولی روی زمین مانده اند و کارایی بیشتری دارند .
این نکته برای من جالب است افراد اصلی (بیس) که به نفع... پیروز انتخابات تلاش کرده و تبلیغ کرده اند [b]چرا هیچکدامشان بیکار نیستند ؟ [/b]
[b]اتفاقا" بارها دیده شده است که جریان فکری هیئت مدیره یک شرکت با جریان فکری (نفوذ) نماینده مربوطه همسو شده است[/b]
از شما تقاضا می کنم شما که از دانشگاه ... در... مشغول هستید به خوبی می دانید که پیدا کردن کار بسیار سخت است ،[/quote]
دوست عزیز
با کمال احترام به نظراتتان در مورد بی کاری و کمبود کار نکاتی چند در نقد نظرتان دارم:

1- چرا همیشه فکر می کنیم کار را بایستی به ما تقدیم کنند؟ کمبود کار هست ولی آیا تلاشی برای به دست آوردنش هم هست؟ آیا فقط کار بایستی در میانه باشد؟ دولتی و با یک حقوق ثابت ماهیانه و یا در یک کارگاه باشد؟ هیچ تعریف دیگری از کار نیست؟ بسیاری از متخصصان و کارشناسان که شاید به تعداد نفر تخصصشان در کشور به اندازه انگشتان دست نباشد، در سطح کشور دائما در تردداند و مشغول کار. این واقعیتی است که برای رشته های فنی و تخصصی در شهرهای کوچک غیرصنعتی زمینه ای برای کار وجود ندارد و این افراد بایستی یا کارآفرین در شهر خود باشند(که نیاز به کسب مهارت در محیط دیگری است) یا برای کسب تجربه و مهارت در محیط صنعتی تری مشغول به کار شوند. فراموش نکنیم برای کارهای فنی و مهندسی و برعهده گرفتن کار، تجربه شرط لازم و کافی است و بدون داشتن آن نباید انتظار تقدیم دو دستی کار به ما را داشته باشیم. هرچند قبول دارم که در شرایط نابرابر این اتفاق در بعضی از مشاغل می افتد.
2- فرد متخصص (به معنای واقعی) هیچ وقت برای کار نیاز به کسی ندارد. کار به سمت او می آید. چون اتفاقا یکی از مشکلات در بحث کار کمبود نیروی متخصص و فنی و زبده و قابل اعتماد است.
3- اگر واقعا متخصص ایم برای تخصص مان تلاش کنیم و بجنگیم. اگر به عنوان مثال رشته من مهندسی نفت است نباید انتظار داشته باشیم که در شهر خودمان یا یک چاه نفت بایستی حفر کنند یا اینکه در یک ارگان دولتی سمت مدیریتی به من بدهند. بایستی در راستای تخصصی که برای آن زحمت کشیده ام تلاش بیشتری کنم تمام زیرساخت ها را شناخته و بعد در رشته ای مشغول به تحصیل شویم. هرچند بازهم اعتقاد دارم نیروی متخصص به معنای واقعی هیچ وقت بی کار نیست و بیشتر وقت ها عدم وجود تجربه کافی و عدم تلاش برای به دست آوردن چنین تجربه ای باعث چنین معضلاتی می شود.
4- در صورت تمایل بنده حاضرم در مقاله ای جداگانه به این موضوع بپردازم.
۹۱/۴/۸ ۰۴:۱۵
[quote name="میانالی"]جناب آقای محقق لطفا" با کلمات بازی نکنید ، اگر نمی توانید به سوالی پاسخ دهید ، بگویید نمی توانم جواب بدهم ، جوابی ندارم یا بگویید به شما مربوط نیست ، با بازی کردن با کلمات ، موضوع را عوض نکنید . به سوالات صریحا "پاسخ دهید .
در قسمتی فرموده اید که : [b]در مورد استخدام اینجانب در ... ٰ باید بدانید که جریان فکری غالب در هیئت مدیره شرکت با جریان فکری نماینده مربوطه 180 درجه فرق دارد و ثانیا اگر ایشان پارتی من بودند چطور با مدرک ههندسی از دانشگاه خاطره انگیر تبریز (سراسری) سر از این شرکت با حداقل حقوق درآوردم.[/b]
شما نیک می دانید که افرادی هستند که فارغ التحصیل رشته...از دانشگاه ...(تهران سراسری)( ارشد و دکترا)هستند[b]ولی بیکار هستند[/b]، در حالی که شما با رشته ... در ... مشغول به کار هستید و منت می گذارید که حقوق من کم است [b]در حالی که افراد متخصص کاری ندارند که حقوق داشته باشند .[/b]
گناه این افراد این است که به هیچ ارگان و شخصی وابسته نبوده اند و در هیچ یک از جلسه ها شرکت نداشته اند در حالی که به شدت در رشته خود متخصص هستند ولی روی زمین مانده اند و کارایی بیشتری دارند .
این نکته برای من جالب است افراد اصلی (بیس) که به نفع... پیروز انتخابات تلاش کرده و تبلیغ کرده اند [b]چرا هیچکدامشان بیکار نیستند ؟ [/b]
[b]اتفاقا" بارها دیده شده است که جریان فکری هیئت مدیره یک شرکت با جریان فکری (نفوذ) نماینده مربوطه همسو شده است[/b]
از شما تقاضا می کنم شما که از دانشگاه ... در... مشغول هستید به خوبی می دانید که پیدا کردن کار بسیار سخت است ، [b]شما ای عزیز فرهیخته که نمک خورده اید ، حداقل نمکدان نشکنید [/b]
هنوز گرهی باز نشده ، لطفا" گرهی به آن گره قبلی نیفزایید.
- تعریف شما از منازعه بی حاصل چیست
- به سوالات آقای نایبی در حد سوال ایشان پاسخ دهید .
از طرف دوستدار و منتقد شما[/quote]

منازعه بی حاصل همین دامن زدن به مواردی است که هیچ دردی از آلام این شهر حل نخواهد کرد.منتقد عزیز !معظل بیکاری دکتر و ... چه ربطی به من دارد . من باید اشتغال زایی بکنم. چه کسی منکر سخت پیدا کردن کار است. فقط کاش جوابیه مرا دوباره به آقای ناشناس مرور کنید.
۹۱/۴/۸ ۰۴:۰۹
سرور گرانقدر جناب آقای مهندس نائبی
1-سئوال از مسئول نشود؟ درحاليكه واژه مسئول يعني كسي كه از وي سئوال مي شود. اگر چنين است بايد اسمشان را بگذاريم لامسئول!
جواب : نمی دانم چگونه این استنباط می شود که من مخالف طرح سوال از مسئول هستم. اتفاقا خودم چند وقت پیش مطلبی با عنوان اهمیت و جایگاه پرسش در میان جوامع به صدای میانه فرستادم.سئوال حق طبیعی شما و هر کسی است و مسئول نیز باید پاسخگو باشد. باز هم شایان ذکر است که دوباره با مطلبی تحت عنوان در سایه سار اندیشه انسان ساز مولا علی اعلی(ع) فرستادم که منشوری است بی بدیل برای کلیه مسئولین.کاش یکبار دیگر آن دو مقاله بازخوانش بشود تا تفکر و جریان فکری غالب اینجانب در این مورد مشخص گردد.

آيا سئوال شود ولي پاسخي داده نشود؟ به شرح مذكور باز بايد دنبال واژه گزيني باشيم.
جواب : گفتم عدم پاسخگویی بیشک به مرور موجد سلب اعتماد مردم شده شبهات جدی به دنبال خواهد داشت که برای خود آن فرد تبعاتی در دوره های بعد خواهد داشت.سئوال حق شما و پاسخ وظیفه مسئولین است.

آيا سئوال شود و ما تاييد نكنيم؟ آنوقت خيل مخاطبان معترض را چكار كنيم؟
جواب : ببینید آقای مهندس ! شما با روحیات من کاملا آشنا هستید و خط و خطوط مرا می دانید ولی باید قبول کنیم تعداد 45000 رای به آقای ... رای داده اند که در نوع خود خیلی ها را شوکه کرد.همیشه عده ای موافق و عده ای مخالف یک نماینده بوده اند و خواهند بود. واقعا چرا این حساسیت در مورد نماینده دوم نیست.بالاخره ایشان مورد تایید شورای نگهبان بوده اند و رای هم آورده اند.

3-آيا سئوال شود و ما تاييد كنيم ولي اجازه ندهيم ديگران كامنتي له يا عليه درج كنند؟ كه باز به شرح فوق الاشاره دچار مشكل مي شويم.جواب : باید سئوال باشد ولی از دایره ادب نباید خارج شد. نباید متن را فدای حاشیه کرد. نباید دشمنی را ترویج داد. نباید در برابر هم قرار گرفت و هتک حرمت کرد. انصافا خودتان نظرات مطلب مدارک تحصیلی و سوابق نمایندگان را مرور کنید نوعی بوی نامهربانی ، عدم رعایت اخلاق و ... موج می زند .من می گویم بجای این کار پتانسیل این نیروهای سترگ را بجای هدر دادن در تخریب هم و منازعات کلامی در جهت وحدت بکار گیریم.در ضمن به نظرم کیفیت را نباید فدای کمیت کرد.مشاهده برخی سایتها نشان می دهد از فلان پیام فرستاده شده این تعداد غیر قابل انتشار است.با این پیشنهادی که جنابعالی مطرح فرموده اید(درج مطلب بدون نظارت) نه تنها حریمها بیش از پیش شکسته خواهد شد بلکهبی قانونی ترویج شده و مشکلات جدی برای حیات سایت فخیم صدای میانه ایجاد خواهد شد.
۹۱/۴/۷ ۱۷:۱۴
[quote name="محمدصادق نائبی"][quote name="حامد محقق"][quote name="محمدصادق نائبی"][list][*][b]دوست عزيزم جناب مهندس محقق!
متن زيباي ادبي ـ اجتماعي تان را خواندم. آكنده از مهر و محبت و سرشار از دلسوزي و نگراني بود. شما يادتان نيست ولي همسن هاي من و قبل از من مي دانند كه در ميانه حتي براي نماز خواندن هم بايد موضع خود را مشخص مي كرديم كه پشت اين نماز بخوانيم يا پشت آن! فقط شخصيتي رباني و غيرسياسي و باسواد بود به نام مرحوم حاج عبداللهي كه ما به ايشان پناه مي برديم.

در مورد پند دلسوزانه و آگاهانه شما عارضم كه صداي ميانه در كنترل بنده و ديگر همكارانم نيست و از اين به بعد با اعطاي مجوز نشر به دهها كاربر حقيقي و حقوقي ، اين كنترل كمتر هم خواهد شد. اگر بتوانيم مانع از انتشار مطالب غيرقانوني باشيم كافيست. مطالب قانوني نبايد فداي سلايق و علايق شخصي شود.

در اين سايت بارها از فرمانداري ، شهرداري ، شبكه بهداشت ، نماينده ها و غيرهم انتقاد شده است. كسي كه پاسخگو باشد حتي با پاسخ نامقبول باز هم نيمي از رضايت را جلب كرده است چه رسد به پاسخ مقبول. برعكس كسي كه پاسخگو نباشد نيمي از نارضايتي و شك و ترديد را برانگيخته است حتي اگر براي خود پاسخ مقبولي داشته باشد.

تصور اينكه پاسخ دادن به رسانه به معناي شكست ،تحقير و عقب نشيني است بسيار آفت مسموم و مخربي است.
وقتي دانشگاه آزاد در عرض چند ساعت در مقابل انتقاد هزينه 20 ميليون توماني براي تور دوچرخه سواري پاسخ مقبول مي دهد همه چيز به نفع دانشگاه آزاد مي شود. اگر روابط عمومي دانشگاه نسبت به اين انتقاد پاسخ نمي دادند قطعاً ذهن همه اين مي شد كه در عرض يك روز براي 20-10 دوچرخه سوار 20 ميليون هزينه كرده اند.

اگر روز اول مشاراليه در مورد مدرك تحصيلي ، محل تحصيل ، تقدم و تاخر زماني اخذ مدارك ، كميسيون مجلس و دهها مورد ديگر در مقابل شهروندي كه به ايشان راي داده است پاسخگو بودند هر روز دامنه شايعات و احتمالات بازتر و بازتر نمي شد. در تمامي موارد مذكور لااقل براي بنده قطعي شده است كه ابهامات مطرح شده واقعيت داشته است براي اينكه نه مشاراليه بلكه دهها حامي وي مي توانستند بجاي فرافكني ، پاسخ مستدل بدهند.

با تمام اين مسائل شما بفرماييد:
* آيا سئوال نشود؟
* آيا پاسخ داده نشود؟
* آيا سئوال شود و ما تاييد نكنيم؟
* آيا سئوال شود و ما تاييد كنيم ولي اجازه ندهيم ديگران كامنتي له يا عليه درج كنند؟

به نظر شما كدام روش را بايد اتخاذ كنيم؟

[/b][/list][/quote]

جناب آقای مهندس نائبی
با تحیت و اکرام

1- این حقیر هیچگاه عدم پاسخگویی را تایید نکرده و نخواهم کرد چرا که مسئولین باید پاسخگوی ولی نعمتان خود باشند.
2-همان طور که فرمودید پاسخگویی به منزله تحقیر و شکست و ضعف نیست ما باید همگی تمرین کنیم که در هر شرایطی باید پاسخگویی عملکردمان باشیم.فردای قیامت نیز اصل پاسخگویی هست.
3- وظیفه رسانه روشنگری و آگاه سازی است و صدای میانه رسالت خود را به نحو احسن انجام داده است ولی ممکن است حاشیه سازی آفتی جدی برای ادامه حرکت این سایت ثمین باشد.
4- خودتان بهتر می دانید که اينجانب به نمایندگان انتخابی دلبستگی خاصی ندارم ولی رعایت انصاف را امری شایسته می دانم.
5- پاسخگو بودن خود یک هنر و ارزش می باشد و در صورت عدم پاسخگویی این ارزش به ضد ارزش تبدیل می شود که تبعات جدی برای طرف خواهد داشت.
6- برایتان آناتی بهجت انگیز از درگاه یزدان پاک آرزومندم.
ارادتمند- برادر کوچکتان - محقق[/quote]

جناب مهندس محقق!
باز هم جوابم را نگرفتم. بفرماييد صداي ميانه كدام روش را اتخاذ كند؟

[b]*[/b] سئوال از مسئول نشود؟ درحاليكه واژه [b]مسئول[/b] يعني كسي كه از وي سئوال مي شود. اگر چنين است بايد اسمشان را بگذاريم [b]لامسئول[/b]!
[b]*[/b] آيا سئوال شود ولي پاسخي داده نشود؟ به شرح مذكور باز بايد دنبال واژه گزيني باشيم.
[b]*[/b] آيا سئوال شود و ما تاييد نكنيم؟ آنوقت خيل مخاطبان معترض را چكار كنيم؟
[b]*[/b] آيا سئوال شود و ما تاييد كنيم ولي اجازه ندهيم ديگران كامنتي له يا عليه درج كنند؟ كه باز به شرح فوق الاشاره دچار مشكل مي شويم.

شما راهنمايي كنيد.[/quote]

سرور گراتقدر
1- از صدای میانه ممنونم که فضایی برای تعاطی افکار ایجاد کرده است.
2- سئوال حق هر رسانه و پاسخ وظیفه هر مسئول می باشد ولی حاشیه پردازی امری ناصواب می باشد.
ادامه دارد ...
۹۱/۴/۷ ۱۷:۰۸
[quote name="نسیم بیداری"][b]آقای حامد محقق در کامنت شماره 7 فرموده اید:[/b]
[quote]
...چطور با مدرک مهندسی از دانشگاه خاطره انگیر تبریز (سراسری) سر از این شرکت با حداقل حقوق درآوردم...[/quote]

1- با افتخار از مدرک مهندسی خود یاد کرده اید. [b]کلمه (سراسری) را داخل پرانتز برای تاکید-نوع دانشگاه- آورده اید.[/b] این افتخار و تاکید حق شماست.

[b]2- کیست که نداند-[/b] مدرک با مدرک - دانشگاه با دانشگاه- آزاد با سراسری- [b]با یکدیگر فرق ندارند؟[/b]

[b]3-با این تفاسیر به نظر شما- با مدرک بودن و بی مدرک بودن- هیچ فرقی ندارند[/b] -از «زمین تا زیر زمین» فرق دارند!
4-اگر «شخصی» را بدون استحقاق، مکرراً «دکتر» خطاب کنیم چه کمکی به او کرده ایم؟ تنها بر ساحت «علم و عالم» جفا کرده ایم.
5- در نهایت با رفتار و گفتار ناصواب و با «افراط و تفریط» در طرفداری به ورطه سقوط ارزش ها و اعتماد عمومی گام نهاده ایم.- که راهی بس خطرناک و بی بازگشت است!


[b]2- کیست که نداند[/b]- مدرک با مدرک - دانشگاه با دانشگاه- آزاد با سراسری-[b] با یکدیگر فرق ندارند؟[/b]3-با این تفاسیر به نظر شما- با مدرک بودن و بی مدرک بودن- هیچ فرقی ندارند؟ از «زمین تا زیر زمین» فرق دارند!

[b]4-اگر «شخصی» را بدون استحقاق علمی و آموزشی، مکرراً «دکتر» خطاب کنیم چه کمکی به او کرده ایم؟[/b] تنها بر ساحت «علم و عالم» جفا کرده ایم.

[b]5- در نهایت با رفتار و گفتار ناصواب و با «افراط و تفریط» در طرفداری ها، به ورطه سقوط ارزش ها و اعتماد عمومی گام نهاده ایم.[/b] - که راهی بس خطرناک و بی بازگشت است![/quote]

دوستان عزیز در سایت نسیم بیداری
با تحیت و اکرام
کاش به جوابیه این حقیر آن دوست عزیز ناشناس توجه می کردید. ایشان فرموده اند که من با پارتی آقای ... در شرکت ... مشغول کار شدم و من در جواب ان بزرگوار گفتم که با این مدرک تحصیلی و با این شرایط چرا پارتی من برای شرکتهای بزرگ خودروساز نشدند والا بحث این مطلبی که فرمودین نیست.
نمی دانم شاید من منظور را نمی رسانم حرف من این است آقای ... هر مدرکی داشته باشد و از هر کجا گرفته باشد تایید صلاحیت شده و نماینده منتخب این مردم است و حرفهای بعد از آن چه دردی را درمان خواهد کرد ولی اعتقاد دارم عدم پاسخگویی نماینده مربوطه به شبهات برای خود ایشان در آینده بیشک مشکل ساز خواهد بود.
سعادت و سلامت همه عزیزان را مسئلت دارم.
۹۱/۴/۷ ۱۴:۲۳
جناب آقای محقق لطفا" با کلمات بازی نکنید ، اگر نمی توانید به سوالی پاسخ دهید ، بگویید نمی توانم جواب بدهم ، جوابی ندارم یا بگویید به شما مربوط نیست ، با بازی کردن با کلمات ، موضوع را عوض نکنید . به سوالات صریحا "پاسخ دهید .
در قسمتی فرموده اید که : [b]در مورد استخدام اینجانب در ... ٰ باید بدانید که جریان فکری غالب در هیئت مدیره شرکت با جریان فکری نماینده مربوطه 180 درجه فرق دارد و ثانیا اگر ایشان پارتی من بودند چطور با مدرک ههندسی از دانشگاه خاطره انگیر تبریز (سراسری) سر از این شرکت با حداقل حقوق درآوردم.[/b]
شما نیک می دانید که افرادی هستند که فارغ التحصیل رشته...از دانشگاه ...(تهران سراسری)( ارشد و دکترا)هستند[b]ولی بیکار هستند[/b]، در حالی که شما با رشته ... در ... مشغول به کار هستید و منت می گذارید که حقوق من کم است [b]در حالی که افراد متخصص کاری ندارند که حقوق داشته باشند .[/b]
گناه این افراد این است که به هیچ ارگان و شخصی وابسته نبوده اند و در هیچ یک از جلسه ها شرکت نداشته اند در حالی که به شدت در رشته خود متخصص هستند ولی روی زمین مانده اند و کارایی بیشتری دارند .
این نکته برای من جالب است افراد اصلی (بیس) که به نفع... پیروز انتخابات تلاش کرده و تبلیغ کرده اند [b]چرا هیچکدامشان بیکار نیستند ؟ [/b]
[b]اتفاقا" بارها دیده شده است که جریان فکری هیئت مدیره یک شرکت با جریان فکری (نفوذ) نماینده مربوطه همسو شده است[/b]
از شما تقاضا می کنم شما که از دانشگاه ... در... مشغول هستید به خوبی می دانید که پیدا کردن کار بسیار سخت است ، [b]شما ای عزیز فرهیخته که نمک خورده اید ، حداقل نمکدان نشکنید [/b]
هنوز گرهی باز نشده ، لطفا" گرهی به آن گره قبلی نیفزایید.
- تعریف شما از منازعه بی حاصل چیست
- به سوالات آقای نایبی در حد سوال ایشان پاسخ دهید .
از طرف دوستدار و منتقد شما
۹۱/۴/۷ ۱۳:۴۸
[b]آقای حامد محقق در کامنت شماره 7 فرموده اید:[/b]
[quote]
...چطور با مدرک مهندسی از دانشگاه خاطره انگیر تبریز (سراسری) سر از این شرکت با حداقل حقوق درآوردم...[/quote]

1- با افتخار از مدرک مهندسی خود یاد کرده اید. [b]کلمه (سراسری) را داخل پرانتز برای تاکید-نوع دانشگاه- آورده اید.[/b] این افتخار و تاکید حق شماست.

[b]2- کیست که نداند-[/b] مدرک با مدرک - دانشگاه با دانشگاه- آزاد با سراسری- [b]با یکدیگر فرق ندارند؟[/b]

[b]3-با این تفاسیر به نظر شما- با مدرک بودن و بی مدرک بودن- هیچ فرقی ندارند[/b] -از «زمین تا زیر زمین» فرق دارند!
4-اگر «شخصی» را بدون استحقاق، مکرراً «دکتر» خطاب کنیم چه کمکی به او کرده ایم؟ تنها بر ساحت «علم و عالم» جفا کرده ایم.
5- در نهایت با رفتار و گفتار ناصواب و با «افراط و تفریط» در طرفداری به ورطه سقوط ارزش ها و اعتماد عمومی گام نهاده ایم.- که راهی بس خطرناک و بی بازگشت است!


[b]2- کیست که نداند[/b]- مدرک با مدرک - دانشگاه با دانشگاه- آزاد با سراسری-[b] با یکدیگر فرق ندارند؟[/b]3-با این تفاسیر به نظر شما- با مدرک بودن و بی مدرک بودن- هیچ فرقی ندارند؟ از «زمین تا زیر زمین» فرق دارند!

[b]4-اگر «شخصی» را بدون استحقاق علمی و آموزشی، مکرراً «دکتر» خطاب کنیم چه کمکی به او کرده ایم؟[/b] تنها بر ساحت «علم و عالم» جفا کرده ایم.

[b]5- در نهایت با رفتار و گفتار ناصواب و با «افراط و تفریط» در طرفداری ها، به ورطه سقوط ارزش ها و اعتماد عمومی گام نهاده ایم.[/b] - که راهی بس خطرناک و بی بازگشت است!
۹۱/۴/۷ ۱۳:۴۰
[b]آقای حامد محقق نوشته اید:[/b]
[quote]...ادامه دار کردن این مباحث بی ارزش که فقط وقت گرانبهای شهروندان را می گیرد و اذهانشان را مشوش می کند آیا نتیجه ای دارد؟
آیا به جز هتک حرمتها و در برابر هم قرار گرفتن ها عایدی خواهد داشت؟...[/quote]


[b]آقای محقق:[/b]

1-حرمت «چه را» باید نگهداشت؟ [b]آیا «منکر» واجد حرمت است؟[/b]

[b]2- چه کسی باید «اعتماد» و «ارزش»ها را پاس بدارد[/b] و از «تزلزل» آنها در نزد «افکار عمومی جامعه» جلوگیری کند؟
۹۱/۴/۷ ۱۳:۰۰
آقای حامد محقق نوشته اند:

[quote]...دعوا بر سر نوع مدرک تحصیلی و نام دانشگاه اخذ مدرک نمایندگان چه مشکلی را حل خواهد کرد؟... [/quote]


[b]بزرگان فرموده اند:[/b]

1- «اگرزباغ رعیّت، ملک خوردسیبی برآورندغلامان اودرخت ازبیخ»

2- [b]«اذا فَسَدَ العالِمُ فَسَدَ العالَمُ.»[/b]

3- [b]«النجاة في الصدق»[/b] خداوند نجات را در صداقت قرار داده است.
۹۱/۴/۷ ۱۲:۴۵
[quote name="محمدصادق نائبی"]
چنين شرطي در صداي ميانه وجود ندارد. فقط از آنجايي كه بار حقوقي مطالب افراد ناشناس بر دوش بنده است، در صورتي كه مطالب غيرمستند، اهانت آميز ، كذب ، تهمت و مجموعاً‌مطالب غيرقانوني از جانب مخاطبان نامعلوم ارسال گردد آنرا تاييد نخواهيم كرد.[/quote]

[b]مهندس گرامی؛[/b]

سعی کرده ام هر نظری ارسال می کنم [b]با مطالعه کافی و مستند و مستدل[/b] باشد.
۹۱/۴/۷ ۱۲:۳۷
[quote name="نسیم بیداری"]
[b]در صورتی که سایت صدای میانه، درخواست جنابعالی و اصرار بیش از حد عدۀ دیگر مبنی بر دانستن هویت واقعی کاربران را در درج مطالب و نظرات اجابت کند، بازدیدکنندگان و نظردهندگان زیادی را از دست خواهد داد. [/b][/quote]
چنين شرطي در صداي ميانه وجود ندارد. فقط از آنجايي كه بار حقوقي مطالب افراد ناشناس بر دوش بنده است، در صورتي كه مطالب غيرمستند، اهانت آميز ، كذب ، تهمت و مجموعاً‌مطالب غيرقانوني از جانب مخاطبان نامعلوم ارسال گردد آنرا تاييد نخواهيم كرد.
۹۱/۴/۷ ۱۲:۲۸
[quote name="حامد محقق"][quote name="محمدصادق نائبی"][list][*][b]دوست عزيزم جناب مهندس محقق!
متن زيباي ادبي ـ اجتماعي تان را خواندم. آكنده از مهر و محبت و سرشار از دلسوزي و نگراني بود. شما يادتان نيست ولي همسن هاي من و قبل از من مي دانند كه در ميانه حتي براي نماز خواندن هم بايد موضع خود را مشخص مي كرديم كه پشت اين نماز بخوانيم يا پشت آن! فقط شخصيتي رباني و غيرسياسي و باسواد بود به نام مرحوم حاج عبداللهي كه ما به ايشان پناه مي برديم.

در مورد پند دلسوزانه و آگاهانه شما عارضم كه صداي ميانه در كنترل بنده و ديگر همكارانم نيست و از اين به بعد با اعطاي مجوز نشر به دهها كاربر حقيقي و حقوقي ، اين كنترل كمتر هم خواهد شد. اگر بتوانيم مانع از انتشار مطالب غيرقانوني باشيم كافيست. مطالب قانوني نبايد فداي سلايق و علايق شخصي شود.

در اين سايت بارها از فرمانداري ، شهرداري ، شبكه بهداشت ، نماينده ها و غيرهم انتقاد شده است. كسي كه پاسخگو باشد حتي با پاسخ نامقبول باز هم نيمي از رضايت را جلب كرده است چه رسد به پاسخ مقبول. برعكس كسي كه پاسخگو نباشد نيمي از نارضايتي و شك و ترديد را برانگيخته است حتي اگر براي خود پاسخ مقبولي داشته باشد.

تصور اينكه پاسخ دادن به رسانه به معناي شكست ،تحقير و عقب نشيني است بسيار آفت مسموم و مخربي است.
وقتي دانشگاه آزاد در عرض چند ساعت در مقابل انتقاد هزينه 20 ميليون توماني براي تور دوچرخه سواري پاسخ مقبول مي دهد همه چيز به نفع دانشگاه آزاد مي شود. اگر روابط عمومي دانشگاه نسبت به اين انتقاد پاسخ نمي دادند قطعاً ذهن همه اين مي شد كه در عرض يك روز براي 20-10 دوچرخه سوار 20 ميليون هزينه كرده اند.

اگر روز اول مشاراليه در مورد مدرك تحصيلي ، محل تحصيل ، تقدم و تاخر زماني اخذ مدارك ، كميسيون مجلس و دهها مورد ديگر در مقابل شهروندي كه به ايشان راي داده است پاسخگو بودند هر روز دامنه شايعات و احتمالات بازتر و بازتر نمي شد. در تمامي موارد مذكور لااقل براي بنده قطعي شده است كه ابهامات مطرح شده واقعيت داشته است براي اينكه نه مشاراليه بلكه دهها حامي وي مي توانستند بجاي فرافكني ، پاسخ مستدل بدهند.

با تمام اين مسائل شما بفرماييد:
* آيا سئوال نشود؟
* آيا پاسخ داده نشود؟
* آيا سئوال شود و ما تاييد نكنيم؟
* آيا سئوال شود و ما تاييد كنيم ولي اجازه ندهيم ديگران كامنتي له يا عليه درج كنند؟

به نظر شما كدام روش را بايد اتخاذ كنيم؟

[/b][/list][/quote]

جناب آقای مهندس نائبی
با تحیت و اکرام

1- این حقیر هیچگاه عدم پاسخگویی را تایید نکرده و نخواهم کرد چرا که مسئولین باید پاسخگوی ولی نعمتان خود باشند.
2-همان طور که فرمودید پاسخگویی به منزله تحقیر و شکست و ضعف نیست ما باید همگی تمرین کنیم که در هر شرایطی باید پاسخگویی عملکردمان باشیم.فردای قیامت نیز اصل پاسخگویی هست.
3- وظیفه رسانه روشنگری و آگاه سازی است و صدای میانه رسالت خود را به نحو احسن انجام داده است ولی ممکن است حاشیه سازی آفتی جدی برای ادامه حرکت این سایت ثمین باشد.
4- خودتان بهتر می دانید که اينجانب به نمایندگان انتخابی دلبستگی خاصی ندارم ولی رعایت انصاف را امری شایسته می دانم.
5- پاسخگو بودن خود یک هنر و ارزش می باشد و در صورت عدم پاسخگویی این ارزش به ضد ارزش تبدیل می شود که تبعات جدی برای طرف خواهد داشت.
6- برایتان آناتی بهجت انگیز از درگاه یزدان پاک آرزومندم.
ارادتمند- برادر کوچکتان - محقق[/quote]

جناب مهندس محقق!
باز هم جوابم را نگرفتم. بفرماييد صداي ميانه كدام روش را اتخاذ كند؟

[b]*[/b] سئوال از مسئول نشود؟ درحاليكه واژه [b]مسئول[/b] يعني كسي كه از وي سئوال مي شود. اگر چنين است بايد اسمشان را بگذاريم [b]لامسئول[/b]!
[b]*[/b] آيا سئوال شود ولي پاسخي داده نشود؟ به شرح مذكور باز بايد دنبال واژه گزيني باشيم.
[b]*[/b] آيا سئوال شود و ما تاييد نكنيم؟ آنوقت خيل مخاطبان معترض را چكار كنيم؟
[b]*[/b] آيا سئوال شود و ما تاييد كنيم ولي اجازه ندهيم ديگران كامنتي له يا عليه درج كنند؟ كه باز به شرح فوق الاشاره دچار مشكل مي شويم.

شما راهنمايي كنيد.
۹۱/۴/۷ ۱۲:۲۷
قسمتی از مطلب آقای حامد محقق:

[quote] ... در جهتی حرکت کنیم که شفافیت حداکثری را شاهد باشیم...چرا در پشت پرده و با اسامی مجهول نظرات خود را بیان می دارم. چرا به سمت بی هویتی حرکت می کنیم...[/quote]

سایت alexa.com ، سایت معتبری برای رتبه بندی سایت ها و وبلاگ ها از نظر میزان بازدید می باشد. [b]رتبه بندی alexa.com محبوبیت یک سایت را از نظر تعداد و روند مراجعه بازدید کنندگان در بین کاربران نشان می دهد.[/b]

[b]از دیدگاه alexa.com از میان پر بازدیدترین سایت ها در ایران:[/b]

[b] (سایت تابناک) در رتبه 9[/b] ایران است. Traffic Rank in IR: 9

[b](سایت الف) در رتبه 77[/b] ایران است. Traffic Rank in IR: 77

[b]سایت (صدای میانه) در رتبه 8817[/b] ایران است. Traffic Rank in IR: 8,817

[b]1- معمولاً سایت های اینترنتی-در سطح دنیا- درج کامنت های ارسالی کاربران را مشروط به دانستن هویت واقعی آنها نمی کنند. [/b]
2-به طور مثال، دو سایت پر بازدید اینترنتی ایران (تابناک-الف) چنین شرطی برای کاربران خود قائل نشده اند.
3-این سایت ها صرفاً نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و ...، را منتشر نمی کنند.

[b]در صورتی که سایت صدای میانه، درخواست جنابعالی و اصرار بیش از حد عدۀ دیگر مبنی بر دانستن هویت واقعی کاربران را در درج مطالب و نظرات اجابت کند، بازدیدکنندگان و نظردهندگان زیادی را از دست خواهد داد. [/b]
۹۱/۴/۷ ۱۱:۴۵
[quote name="محمدصادق نائبی"][list][*][b]دوست عزيزم جناب مهندس محقق!
متن زيباي ادبي ـ اجتماعي تان را خواندم. آكنده از مهر و محبت و سرشار از دلسوزي و نگراني بود. شما يادتان نيست ولي همسن هاي من و قبل از من مي دانند كه در ميانه حتي براي نماز خواندن هم بايد موضع خود را مشخص مي كرديم كه پشت اين نماز بخوانيم يا پشت آن! فقط شخصيتي رباني و غيرسياسي و باسواد بود به نام مرحوم حاج عبداللهي كه ما به ايشان پناه مي برديم.

در مورد پند دلسوزانه و آگاهانه شما عارضم كه صداي ميانه در كنترل بنده و ديگر همكارانم نيست و از اين به بعد با اعطاي مجوز نشر به دهها كاربر حقيقي و حقوقي ، اين كنترل كمتر هم خواهد شد. اگر بتوانيم مانع از انتشار مطالب غيرقانوني باشيم كافيست. مطالب قانوني نبايد فداي سلايق و علايق شخصي شود.

در اين سايت بارها از فرمانداري ، شهرداري ، شبكه بهداشت ، نماينده ها و غيرهم انتقاد شده است. كسي كه پاسخگو باشد حتي با پاسخ نامقبول باز هم نيمي از رضايت را جلب كرده است چه رسد به پاسخ مقبول. برعكس كسي كه پاسخگو نباشد نيمي از نارضايتي و شك و ترديد را برانگيخته است حتي اگر براي خود پاسخ مقبولي داشته باشد.

تصور اينكه پاسخ دادن به رسانه به معناي شكست ،تحقير و عقب نشيني است بسيار آفت مسموم و مخربي است.
وقتي دانشگاه آزاد در عرض چند ساعت در مقابل انتقاد هزينه 20 ميليون توماني براي تور دوچرخه سواري پاسخ مقبول مي دهد همه چيز به نفع دانشگاه آزاد مي شود. اگر روابط عمومي دانشگاه نسبت به اين انتقاد پاسخ نمي دادند قطعاً ذهن همه اين مي شد كه در عرض يك روز براي 20-10 دوچرخه سوار 20 ميليون هزينه كرده اند.

اگر روز اول مشاراليه در مورد مدرك تحصيلي ، محل تحصيل ، تقدم و تاخر زماني اخذ مدارك ، كميسيون مجلس و دهها مورد ديگر در مقابل شهروندي كه به ايشان راي داده است پاسخگو بودند هر روز دامنه شايعات و احتمالات بازتر و بازتر نمي شد. در تمامي موارد مذكور لااقل براي بنده قطعي شده است كه ابهامات مطرح شده واقعيت داشته است براي اينكه نه مشاراليه بلكه دهها حامي وي مي توانستند بجاي فرافكني ، پاسخ مستدل بدهند.

با تمام اين مسائل شما بفرماييد:
* آيا سئوال نشود؟
* آيا پاسخ داده نشود؟
* آيا سئوال شود و ما تاييد نكنيم؟
* آيا سئوال شود و ما تاييد كنيم ولي اجازه ندهيم ديگران كامنتي له يا عليه درج كنند؟

به نظر شما كدام روش را بايد اتخاذ كنيم؟

[/b][/list][/quote]

جناب آقای مهندس نائبی
با تحیت و اکرام

1- این حقیر هیچگاه عدم پاسخگویی را تایید نکرده و نخواهم کرد چرا که مسئولین باید پاسخگوی ولی نعمتان خود باشند.
2-همان طور که فرمودید پاسخگویی به منزله تحقیر و شکست و ضعف نیست ما باید همگی تمرین کنیم که در هر شرایطی باید پاسخگویی عملکردمان باشیم.فردای قیامت نیز اصل پاسخگویی هست.
3- وظیفه رسانه روشنگری و آگاه سازی است و صدای میانه رسالت خود را به نحو احسن انجام داده است ولی ممکن است حاشیه سازی آفتی جدی برای ادامه حرکت این سایت ثمین باشد.
4- خودتان بهتر می دانید که اينجانب به نمایندگان انتخابی دلبستگی خاصی ندارم ولی رعایت انصاف را امری شایسته می دانم.
5- پاسخگو بودن خود یک هنر و ارزش می باشد و در صورت عدم پاسخگویی این ارزش به ضد ارزش تبدیل می شود که تبعات جدی برای طرف خواهد داشت.
6- برایتان آناتی بهجت انگیز از درگاه یزدان پاک آرزومندم.
ارادتمند- برادر کوچکتان - محقق
۹۱/۴/۷ ۱۱:۲۹
[quote name="رضا آقایاری"]دوست عزیز و قدیمی جناب آقای مهندس محقق

ادبیات شیوا و سرشار از متانت شما قابل تحسین است و هر چه بر سر ما آمده از تفرقه و عدم اتحاد ماست اما...
دروغ و عدم صداقت خطایی جبران ناپذیر در آموزه های دینی و اخلاقی ماست. هرچند این روزها دروغ ارزش و صداقت ضد ارزش جامعه ما گشته است. تصاحب کرسی که با دروغ باشد آیا خدمت کردن بر روی آن صادقانه خواهد بود؟ شعری زیبا از مرحوم گل سرخی مهمانمان کردید اما گل سرخی سخنانش در این شعر موجی از همراهی و هم دلی برای مبارزه با عوام فریبی و تزویر و ریاست.
همکلاسی عزیز حالا من این سوال را از شما دارم:
من اگر بنشینم/تو اگر بنشینی/ چه کسی برخیزد؟

بی تفاوتی افرادی که می دانند در مقابل نادانسته های افرادی که دانسته های بر مبنای نادانسته ها را مبنای تعصب خشک خود قرار داده اند شهر و کشور ما را امروز به مرزی رسانده که گاهی وقت ها به دروغ در روز آفتاب را به جای ماه به همه نشان می دهند و کسی ترسی از گفتن اش ندارد.

حرف را باید زد

درد را باید گفت

من اگر برخیزم

تو اگر برخیزی

همه بر می خیزند.

ارادتمند
همکلاسی[/quote]
دوست و برادر گرامی
با تحیت و اکرام
از ابراز نظر آن والا مقام بی نهایت سپاسگزارمو امیدوارم همیشه اوقاتی بهجت انگیز داشته باشید.
مواردی را مطرح فرمودید ولی باید اذعان کرد ما میانه ها خیلی به مسائل شهرستانمان بی فاوت بوده ایم مقایسه امکانات و زیر ساخت های شهرهای همتراز میانه با میانه گویای این است که در کنار مسئولین پیگیر مردمانی پیگیرتر نیز حضور داشته اند.انصافا ما از پتانسیلهای موجود خودمان نیز بهره ای نبرده ایم
۹۱/۴/۷ ۱۱:۱۸
[quote name="ناشناس"]بیکار جان ، شما راست می گویید ولی راهکاری ارائه دهید که رابطه و پارتی بازی به قول خودتان خنثی شود .
مشکل ما این است که راهکار نداریم . اگر راهکار هم داشته باشیم ، سر نحوه انجام راهکار یا ماهیت راهکار تفرقه داریم .
جناب محقق :
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر می خیزند.
مثل اینکه خبر ندارید با خیزش کنندگان چه برخوردهایی می شود و سرنوشت آنها چیست .
با یک حرف تنش و جنجال می شود ، آن وقت شما حرف از خیزش می زنید ؟[/quote]

دوست عزیزم جناب آقای ناشناس
با تحیت و اکرام
ببینید مباحث را نباید با هم خلط کرد .نقاد پرسشگر بودن و مطالبات به حق مردم را مطرح کردن همان خیزش خواهد بود. اگر به مراغه و ... سر زده باشید منظورم را از خیزش خواهید فهمید و خواهید دید با وجود مردمان پیگیر امور چه شهری را بوجود آورده اند آن هم با یک نماینده. به هر حال از ابزار نظر آن مقام محترم سپاسگزارم.
۹۱/۴/۷ ۱۱:۱۳
[quote name="ناشناس"]بیکار جان ، شما راست می گویید ولی راهکاری ارائه دهید که رابطه و پارتی بازی به قول خودتان خنثی شود .
مشکل ما این است که راهکار نداریم . اگر راهکار هم داشته باشیم ، سر نحوه انجام راهکار یا ماهیت راهکار تفرقه داریم .
جناب محقق :
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر می خیزند.
مثل اینکه خبر ندارید با خیزش کنندگان چه برخوردهایی می شود و سرنوشت آنها چیست .
با یک حرف تنش و جنجال می شود ، آن وقت شما حرف از خیزش می زنید ؟[/quote]
[quote name="ناشناس"]ای کاش همه آزادی عمل بیشتری داشتند . کسی شفاف پاسخ نمی دهد ، این عادت شده که حرف دورغ و آمار غلط به مردم ارائه می شود . مشکلات همه که زیاد شده ، بیکاری ، فقر، نبود مسکن ، اعتیاد ، فحشاو ... و آستانه تحمل مردم پایین آمده با هر حرف و سخنی ناراحت و درگیر می شوند .
میانه رو هم که باشی یک حرف از این طرف می شنوی یک حرف . از آن طرف هر روز حرف و حدیثها و مشکلات روی هم انباشته می شوند و کسی پاسخگو نیست و به اذهان مردم کمک نمی کنند ، حتی برای آرامش مردم که از نیازهای اولی هبشر هست ، اقدام نمیکنند
هر چه می کشیم از دست سانسور و ترس است
همه باید بتوانند آن چیزی که در ذهنشان می گذرد را سوال کنند نباید مورد تهدید و تخریب واقع شوند ، نظر دادن باید آزاد باشد ، نباید افکار فرد خفه شود
مردم به خیلی چیزها در حسرت هستند ، حسرت به سوال و جواب و نظر و ایده شده گوز بالا گوز[/quote]
[quote name="بیکار"]در گذشته ثابت شده هر کس برای نماینده سینه چاکی و از او به شدت حمایت کند در دل نماینده جای خواهد گرفت و نماینده به او کار و پستی و وامی را خواهد داد . آقای محقق امیدوارم ناراحت نشوید ولی خود شما فردی بودید که زمانی از یک نفر به شدت حمایت می کردید و شعر می گفتید، نتیجه اش چه شد ؟ در . . . مشغول به کار نیستید ؟
در حالی که متخصصین نتوانستند در جایی که شما مشغول به کارهستید راه یابند.
برای رفع تفرقه که در بخش نظرات دیده شد اولا" باید [b]رابطه و پارتی بازی[/b] را خنثی کنیم .
چرا که برخی از آقایان به راحتی پارتی بازی می کنند ، مردم هم این مورد را می بینند و شروع می کنند که خودشان را دل آقایان جای بدهند که [b]نتیجه اش لات بازی و سینه چاکی و حمایت چشم بسته و تفرقه انداز می شود.[/b][/quote]

دوست عزیزم آقای ناشناس
با تحیت و اکرام
هرچند از منازعه بی حاصل دوری می کنم ولی
جهت روشن شدن اذهان ذکر چند نکته شایان توجه است:
1- شاید اطلاع نداشته باشید که شعر خواندن من مربوط است به اعلام حمایت جریانی که از آقای ... حمایت می کرد و چون این حقیر جزو شورای مرکزی آن جریان در شهرستان بودم در برخی برنامه های مشارکت داشتم
2- شعر خواندن در ستاد آقای ... جرم نیست و ایشان هنوز هم جزو رجال سیاسی ایران می باشد با همه انتقاداتی که به ایشان وارد است
3- در مورد استخدام اینجانب در ... ٰ باید بدانید که جریان فکری غالب در هیئت مدیره شرکت با جریان فکری نماینده مربوطه 180 درجه فرق دارد و ثانیا اگر ایشان پارتی من بودند چطور با مدرک ههندسی از دانشگاه خاطره انگیر تبریز (سراسری) سر از این شرکت با حداقل حقوق درآوردم.
4- با این همه باز هم برایتان از درگاهدادار هستی بخش سعادت و سلامی آرزومندم.
۹۱/۴/۷ ۰۹:۱۹
ای کاش همه آزادی عمل بیشتری داشتند . کسی شفاف پاسخ نمی دهد ، این عادت شده که حرف دورغ و آمار غلط به مردم ارائه می شود . مشکلات همه که زیاد شده ، بیکاری ، فقر، نبود مسکن ، اعتیاد ، فحشاو ... و آستانه تحمل مردم پایین آمده با هر حرف و سخنی ناراحت و درگیر می شوند .
میانه رو هم که باشی یک حرف از این طرف می شنوی یک حرف . از آن طرف هر روز حرف و حدیثها و مشکلات روی هم انباشته می شوند و کسی پاسخگو نیست و به اذهان مردم کمک نمی کنند ، حتی برای آرامش مردم که از نیازهای اولی هبشر هست ، اقدام نمیکنند
هر چه می کشیم از دست سانسور و ترس است
همه باید بتوانند آن چیزی که در ذهنشان می گذرد را سوال کنند نباید مورد تهدید و تخریب واقع شوند ، نظر دادن باید آزاد باشد ، نباید افکار فرد خفه شود
مردم به خیلی چیزها در حسرت هستند ، حسرت به سوال و جواب و نظر و ایده شده گوز بالا گوز
۹۱/۴/۷ ۰۹:۰۱
[list][*][b]دوست عزيزم جناب مهندس محقق!
متن زيباي ادبي ـ اجتماعي تان را خواندم. آكنده از مهر و محبت و سرشار از دلسوزي و نگراني بود. شما يادتان نيست ولي همسن هاي من و قبل از من مي دانند كه در ميانه حتي براي نماز خواندن هم بايد موضع خود را مشخص مي كرديم كه پشت اين نماز بخوانيم يا پشت آن! فقط شخصيتي رباني و غيرسياسي و باسواد بود به نام مرحوم حاج عبداللهي كه ما به ايشان پناه مي برديم.

در مورد پند دلسوزانه و آگاهانه شما عارضم كه صداي ميانه در كنترل بنده و ديگر همكارانم نيست و از اين به بعد با اعطاي مجوز نشر به دهها كاربر حقيقي و حقوقي ، اين كنترل كمتر هم خواهد شد. اگر بتوانيم مانع از انتشار مطالب غيرقانوني باشيم كافيست. مطالب قانوني نبايد فداي سلايق و علايق شخصي شود.

در اين سايت بارها از فرمانداري ، شهرداري ، شبكه بهداشت ، نماينده ها و غيرهم انتقاد شده است. كسي كه پاسخگو باشد حتي با پاسخ نامقبول باز هم نيمي از رضايت را جلب كرده است چه رسد به پاسخ مقبول. برعكس كسي كه پاسخگو نباشد نيمي از نارضايتي و شك و ترديد را برانگيخته است حتي اگر براي خود پاسخ مقبولي داشته باشد.

تصور اينكه پاسخ دادن به رسانه به معناي شكست ،تحقير و عقب نشيني است بسيار آفت مسموم و مخربي است.
وقتي دانشگاه آزاد در عرض چند ساعت در مقابل انتقاد هزينه 20 ميليون توماني براي تور دوچرخه سواري پاسخ مقبول مي دهد همه چيز به نفع دانشگاه آزاد مي شود. اگر روابط عمومي دانشگاه نسبت به اين انتقاد پاسخ نمي دادند قطعاً ذهن همه اين مي شد كه در عرض يك روز براي 20-10 دوچرخه سوار 20 ميليون هزينه كرده اند.

اگر روز اول مشاراليه در مورد مدرك تحصيلي ، محل تحصيل ، تقدم و تاخر زماني اخذ مدارك ، كميسيون مجلس و دهها مورد ديگر در مقابل شهروندي كه به ايشان راي داده است پاسخگو بودند هر روز دامنه شايعات و احتمالات بازتر و بازتر نمي شد. در تمامي موارد مذكور لااقل براي بنده قطعي شده است كه ابهامات مطرح شده واقعيت داشته است براي اينكه نه مشاراليه بلكه دهها حامي وي مي توانستند بجاي فرافكني ، پاسخ مستدل بدهند.

با تمام اين مسائل شما بفرماييد:
* آيا سئوال نشود؟
* آيا پاسخ داده نشود؟
* آيا سئوال شود و ما تاييد نكنيم؟
* آيا سئوال شود و ما تاييد كنيم ولي اجازه ندهيم ديگران كامنتي له يا عليه درج كنند؟

به نظر شما كدام روش را بايد اتخاذ كنيم؟

[/b][/list]
۹۱/۴/۷ ۰۸:۵۴
بیکار جان ، شما راست می گویید ولی راهکاری ارائه دهید که رابطه و پارتی بازی به قول خودتان خنثی شود .
مشکل ما این است که راهکار نداریم . اگر راهکار هم داشته باشیم ، سر نحوه انجام راهکار یا ماهیت راهکار تفرقه داریم .
جناب محقق :
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر می خیزند.
مثل اینکه خبر ندارید با خیزش کنندگان چه برخوردهایی می شود و سرنوشت آنها چیست .
با یک حرف تنش و جنجال می شود ، آن وقت شما حرف از خیزش می زنید ؟
۹۱/۴/۷ ۰۷:۵۳
در گذشته ثابت شده هر کس برای نماینده سینه چاکی و از او به شدت حمایت کند در دل نماینده جای خواهد گرفت و نماینده به او کار و پستی و وامی را خواهد داد . آقای محقق امیدوارم ناراحت نشوید ولی خود شما فردی بودید که زمانی از یک نفر به شدت حمایت می کردید و شعر می گفتید، نتیجه اش چه شد ؟ در . . . مشغول به کار نیستید ؟
در حالی که متخصصین نتوانستند در جایی که شما مشغول به کارهستید راه یابند.
برای رفع تفرقه که در بخش نظرات دیده شد اولا" باید [b]رابطه و پارتی بازی[/b] را خنثی کنیم .
چرا که برخی از آقایان به راحتی پارتی بازی می کنند ، مردم هم این مورد را می بینند و شروع می کنند که خودشان را دل آقایان جای بدهند که [b]نتیجه اش لات بازی و سینه چاکی و حمایت چشم بسته و تفرقه انداز می شود.[/b]
۹۱/۴/۷ ۰۷:۰۶
دوست عزیز و قدیمی جناب آقای مهندس محقق

ادبیات شیوا و سرشار از متانت شما قابل تحسین است و هر چه بر سر ما آمده از تفرقه و عدم اتحاد ماست اما...
دروغ و عدم صداقت خطایی جبران ناپذیر در آموزه های دینی و اخلاقی ماست. هرچند این روزها دروغ ارزش و صداقت ضد ارزش جامعه ما گشته است. تصاحب کرسی که با دروغ باشد آیا خدمت کردن بر روی آن صادقانه خواهد بود؟ شعری زیبا از مرحوم گل سرخی مهمانمان کردید اما گل سرخی سخنانش در این شعر موجی از همراهی و هم دلی برای مبارزه با عوام فریبی و تزویر و ریاست.
همکلاسی عزیز حالا من این سوال را از شما دارم:
من اگر بنشینم/تو اگر بنشینی/ چه کسی برخیزد؟

بی تفاوتی افرادی که می دانند در مقابل نادانسته های افرادی که دانسته های بر مبنای نادانسته ها را مبنای تعصب خشک خود قرار داده اند شهر و کشور ما را امروز به مرزی رسانده که گاهی وقت ها به دروغ در روز آفتاب را به جای ماه به همه نشان می دهند و کسی ترسی از گفتن اش ندارد.

حرف را باید زد

درد را باید گفت

من اگر برخیزم

تو اگر برخیزی

همه بر می خیزند.

ارادتمند
همکلاسی
۹۱/۴/۷ ۰۶:۴۷
[b]جناب آقای محقق
با سلام و احترام[/b]

دوست عزیز اگر مدرک فرقی نمی کرد قطعا دوستان عزیز با شما موافقت می نمودند. دوست عزیز نماینده مجلس بودن صرفا به خاطر من و شما و میانه نیست کسی که که از جانب ملت ماموریت پیدا می کنه در مجلس حضور پیدا کند مسئولیت های بسیار بزرگی گردنش است . نمی شود بی تفاوت بود. این فرد و سایر همکارنشان در مسائل کلان کشور تصمیم می گیرند رئیس جمهور استیحضاح می کنند رای به عدم کفایت می دهند بودجه یکی از بزرگترین کشورهای جهان اسلام را بررسی می کنند رای اعتماد به اعضا قدرتمندین دولت خاور میانه می دهند و هزاران کار دیگر که از حوصله این بحث خارج است
نمی دانم شاید این موارد برای ما اهمیت کمی داشته باشد ولی قسمت بزرگی از دنیا را تحت تاثیر خود قرار می دهد و ما و تمام ملت نیز به نوعی تحت تاثیر تصمیمات بزرگ این مجموعه مجلس هستیم و نمی توانیم نسبت به این امور بی تفاوت باشیم. اگر خدای ناکرده مجلس در انجام وظایف خود کوتاهی نماید بطور یقین کشور دچار آسیب فراوانی خواهد شد.

اخبار روز