مقاله - اهميت و جايگاه پرسش در ميان جوامع
حامد محقق- hamedmohaqqeq@yahoo.com
مقوله «پرسش» به خصوص در دنياي بهم پيوسته امروز، امري حياتي است. «پرسش» يك امر تكويني است كه در ذهن هر كسي ايجاد مي گردد، بطوري كه طرح سئوال مايه آرامش تلقي مي گردد. آغاز تفكر و انديشه با پرسش شروع مي شود چرا كه فكر چيزي نيست بجز حركت از مبدا پرسش و رسيدن به مقصد پاسخ. پرسش از وجود چيزي، پرسش از هستي چيزي، پرسش از چيستي چيزي و پرسش از چرايي چيزي، جوهر حقيقي و محرك اصلي شروع حركت سيستماتيك فكر مي باشند. مبرهن است كه دنياي كنوني ديگر آن دنيايي نيست كه بتوانيم ميان جامعه خود و جوامع ديگرحصاركشيده و خود را ايزوله كنيم. روز به روز هم با گسترش اینترنت و ايجاد شبکه های اجتماعی با جامعه آماری بالا، روابط آسانتر و ديوارها فرو مي ريزد، لذا باید اين نكته را مد نظر قرار داد كه در چنين فضاي پيچيده و رو به رشد جهاني كه شاهد تحولات مختلفي در صحنه گيتي هستيم، بيشك اقتدار هر جامعه اي در گرو تعدد و تنوع پرسش هايي است كه از دنياي شگفت انگيز مجهولات و ناشناخته ها مطرح مي كنند و همزمان با آن و در مرتبه اي بالاتر و ارزشمندتر براي يافتن پاسخ هايي مبتني بر علم و منطق تلاش مي كنند. پاسخ هايي كه به دور از هر گونه تعصب ، تحجر و تنگ نظري ارائه مي گردند و بشريت را براي پيمودن اين مسير مبهم به شوق آورده و پويايي را به ارمغان می آورند. اصولا يكي از مهمترين حوزه هاي مرتبط با پرسش«هويت» افراد است، يعني متناسب با افراد جامعه كه زاويه ديد و عمق ديد متفاوتي دارند ، نوع، چگونگي، محتواي پرسش و .... متغير خواهد بود. روند طرح پرسش و نيز هدف از آن نيز بسيار حایز اهمیت است. اگر صرفا هدف زير سئوال بردن عملكرد يك شخص، نهاد، سازمان و يا تخريب ناجوانمردانه و يا تسويه حساب هاي شخصي و باندی باشد نه تنها پديده اي مذموم و نكوهيده مي باشد، بلكه اعتبار و قداست «پرسش» را زير سئوال مي برد. پرسشي كه با پشتوانه دانش مطرح گردد و با استدلال هاي استنتاجي همراه باشد، موجب پويايي جامعه و فرهنگ آن شده و باعث مي شود كه منطق و حاكميت قانون محور و اساس تمام امور قرار گيرد كه چنين فرآيندي در طرح پرسش، از طرف دين مبين و انسان ساز «اسلام» مورد تاكيد است و «جوان» به عنوان نماد نوگرايي و نوخواهي، مظهر تحرك و نشاط و سمبل تنوع طلبي، هماره در ذهن نقاد پرسشگر خود در برابر هر آنچه كه مي بيند و يا مي شنود چون و چرا مي آورد. بي دليل نمي پذيرد و در وراي هر رويداد به ريشه و علل آن مي پردازد، بجای معلول دنبال علت می گردد، لذا چگونگي برخورد در قبال سئوالات اين قشر بزرگ آينده ساز حايز اهميت بسيار است. اگر جلو طرح پرسش به انحای مختلف گرفته شود، نه تنها باعث مي شود كه آن پرسش از بين نرود ، بلكه ذهنی كه در اثر پرسش ناآرام شد، ديگر آرام و قرار نمي گيرد. يعني در صورت مسدود شدن مسير طرح پرسش، تفكر به ضد تفكر و مثبت اندیشی به منفی نگری تبديل مي گردد كه بصورت عقده هاي اجتماعي در آمده و آثار مخرب و بنیان شکن خود را در جامعه نشان مي دهد. در نتيجه ضمن ايجاد فضاي پرسمان، بايستي با زبان و ادبيات جوان آشنا بوده و زمان و فضايي كه جوان در آن زندگي مي كند را در نظر گرفت . اگر جامعه اي مي خواهد آباد ، آزاد و با نشاط باشد بايد انسانهاي سازنده و آزاده تربيت كند و انسان هاي بزرگ، خلاق و آزاده در صورتي به اين جايگاه ممتاز مي رسند كه در مراحل مختلف رشد، پاسخ هاي منطقي قانع كننده به نيازها و پرسش هاي خود دريافت كرده باشند. در يك جامعه پويا و زنده در عين كه فرهنگ جامعه و هويت تك تك افراد جامعه مورد احترام قرار مي گيرد ، خود افراد جامعه نيز به طرح پرسش مي پردازند و به آسيب شناسي مسائل مختلف مي پردازند و ضمن احياي روح تفكر در جامعه ، موجبات معلوم شدن بسياري از مجهولات را فراهم مي آورند. جامعه پویاست که فرهنگِ پویا را بوجود می آورد و فرهنگ پویاست که زمينه را براي ظهور و رشد استعداد هاي بالقوه در انسان فراهم ميسازد تا انسان ، انسان توليد كننده باشد و انسان مُبدِع ، خلّاق و مولّد است كه ايمان ميسازد ، انديشه مي سازد و تكنولوژي مي سازد./ میانه - 28 خرداد ماه 91 – حامد محقق